توبه و پاکسازى | |
از نشانههاى رحمت و لطف وسیع الهى، نعمت توبه و پذیرش آن از سوى خداوند. توبه به معنى ترک گناه، بازگشت به سوى خدا و عذرخواهى در پیشگاه خداوند است. عذرخواهى بر سه گونه است؛ گاهى عذر آورنده مىگوید: من اصلاً فلان کار را انجام ندادهام. گاهى مىگوید: من به آن جهت این کار را انجام دادم. و گاهى مىگوید: این کار را انجام دادم ولى خطا کردم و بد کردم و اینک پشیمانم. این همان توبه است. توبه در اسلام داراى شرایطى است؛ 1- ترک گناه. 2- پشیمانى از گناه. 3- تصمیم بر انجام ندادن دوبارهى گناه. 4- تلافى و جبران گناه.(440) توبه همچون بیرون آوردن لباس چرکین از بدن و پوشیدن لباس پاک و تمیز است. توبه همچون شستشوى بدن آلوده و عطر زدن است. قرآن در آغاز سورهى هود مىفرماید: «و ان استغفروا ربکم ثم توبوا الیه»(441) «و از پرودگار خود آمرزش بطلبید، سپس به سوى او بازگردید.» آوردن استغفار و توبه در یک آیه، حاکى از آن است که این دو با هم تفاوت دارند، اولى به معنى شستشو و دومى به معنى کسب کمالات است. و که انسان نخست باید خود را از گناهان پاک سازد و سپس خود را به اوصاف الهى بیاراید، نخست هرگونه معبود باطل را از قلب خود بزداید و سپس معبود حق را در آن جاى دهد، به قول حافظ: تا نفس، مبرّا ز نواهى نکنى دل، آئینهى نور الهى نکنى استغفار و توبه در قرآن در قرآن، ذات پاک خداوند، 91 بار «غفور»، «بسیار آمرزنده» و 5 بار «غفّار»، «بسیار بخشنده» یاد شده و در آیات بسیارى، مردم به استغفار و طلب آمرزش از درگاه خدا دعوت شدهاند. وبیش از 80 بار سخن از توبه و پذیرش توبه به میان آمده است. در اینجا به ذکر چند آیه مىپردازیم: 1- «و الّذین اِذا فَعَلوا فاحِشَة اَو ظلموا اَنفُسهم ذکروا اللّه فَاستَغفروا لِذُنوبِهم»(442) «و از نشانههاى پرهیزکاران آن است که: هرگاه مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مىافتند و براى گناهان خود از خدا طلب آمرزش مىکنند.» 2- «و من یَعمَل سُوء او یَظلِم نَفسَه ثُمّ یَستغفِرِ اللّه یَجد اللّه غَفوراً رَحیماً»(443) «کسى که کار بدى انجام دهد، یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.» 3- «وعد اللَّه الّذینَ آمَنوا و عَمِلوا الصّالِحاتِ لَهم مَغفِرةٌ و أجرٌ عظیم»(444) «خداوند به آنها که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند وعدهى آمرزش و پاداش عظیمى داده است.» 4- «قُل یا عِبادِىَ الَّذینَ أسرفُوا على اَنفُسهِم لا تَقْنطوا مِن رَحمَة اللّه إنّ اللّه یَغفرُ الذُّنوبَ جَمیعاً إنَّه هو الغَفورُ الرّحیم»(445) «بگو اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید، از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد و او بسیار بخشنده و مهربان است.» تعبیراتى که در این آیه آمده مانند: «بندگان من»، «ناامید نشوید»، «رحمت خدا»، «آمرزش همهى گناهان»، «غفور و رحیم بودن خدا»، همه حکایت از وسعت دامنه استغفار و پذیرش توبه و گستردگى رحمت الهى مىکند، بخصوص تعبیر به «عبادى» «بندگان من»، که بیانگر آن است که همه از خوب و بد، بندگان خدا هستند و خداوند به آنها آنچنان مهربان است که آنها را بندگان خودش خوانده است. بنابراین چشم انداز امید به آمرزش، بسیار وسیع و گسترده است. 5- «و اِذا سَئَلکَ عِبادِى عَنّى فَانّى قَریبٌ اُجیبُ دَعوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَلیَستجیبوا لِى و لیُؤمِنوا بى لَعلَّهُم یَرشُدون»(446) «هنگامى که بندگانم از تو درباره من سوال کنند، (بگو) من نزدیکم به دعا کننده به هنگامى که مرا مىخواند پاسخ مىگویم، پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند و به مقصد برسند.» از لطایف و نکات بسیار ظریف در نزدیک بودن خدا به انسان اینکه در این آیه خداوند هفت بار، امور را به ذات پاک خود، بدون واسطه نسبت داده است: بندگان من، درباره من، من نزدیکم، مرا مىخواند، من پاسخ مىگویم، دعوت مرا اجابت کند، به من ایمان آورد. یار نزدیکتر از من به من است وین عجب بین که من از وى دورم 6- «...و تُوبُوا اِلى اللّهِ جَمعیاً اَیُّها المُؤمِنون»(447) «اى مؤمنان! همگى به سوى خدا باز گردید.» 7- «وَ هُو الّذى یَقبِلُ التَّوبَة مِن عِبادِه»(448) «و خدا کسى است که توبه بندگانش را مىپذیرد.» 8- «...اِنَّ اللّه یُحِبُّ التَّوّابِین»(449) «قطعاً خداوند توبه کنندگان را دوست دارد.» 9- «یا ایّها الَّذینَ آمَنوا تُوبُوا اِلَى اللّهِ تَوبَةً نَصُوحاً»(450) «اى کسانى که ایمان آوردهاید توبه حقیقى و خالص کنید.» 10- «و هُو الَّذى یَقبلُ التَّوبَة عَن عِبادِه و یَعفُوا عَنِ السّیّئات»(451) «او کسى است که توبهى بندگانش را مىپذیرد و از گناهان مىگذرد.» 11- «اَفَلا یَتُوبُونَ اِلَى اللّه و یَستَغفِروُنَه و اللّهُ غَفُورٌ رَحیم»(452) «آیا توبه نمىکنند و به سوى خدا باز نمىگردند واز او طلب آمرزش نمىنمایند. خداوند آمرزنده مهربان است.» در این آیه با استفهام انکارى که بیانگر تاکید است، خداوند انسانها را به سوى توبه و استغفار دعوت مىنماید و با ذکر دو صفت غفور و رحیم بودنش، عواطف آنها را تحریک مىنماید تا شاید به سوى خدا باز گردند و با آب استغفار، گناهانشان را بشویند و در پرتو توبه بر کمالات و فضایل انسانى خود بیفزایند. 440) مفردات راغب، ص76. 441) هود / 3. 442) آل عمران / 135. 443) نساء / 110. 444) مائده / 9. 445) زمر / 53. 446) بقره / 186. 447) نور / 31. 448) شورى / 25. 449) بقره / 222. 450) تحریم / 8. 451) تحریم / 8. 452) مائده / 74. |
با شروع ماه محرم با استعانت از خداوند تصمیم به شروع بحث دیگری ده نام گناه شناسی گرفتیم تمام مطالب از کتاب گناه شناسی گرفته شده است
آثار گناه در روح و روان | |
تکرار گناه و مداومت آن موجب تیرگى و واژگونى قلب و مسخ انسان از حالت انسانیت به حالت درندهخویى و حیوان صفتى مىگردد، و نیز باعث گناهان بزرگتر مىشود. به عنوان مثال: گنهکارى که براى اولین بار لب به شراب مىزند، چون مسلمان است، آشامیدن چند قطره از شراب براى او بسیار سخت است، ولى بار دوم کمى آسان مىشود و وقتى زیاد تکرار شد، آشامیدن چند لیوان از آن براى او از آب خوردن آسانتر مىگردد. آرى! تداوم گناه حتى گناهان بزرگ را براى انسان آسان مىگرداند. در قرآن آیات متعددى در این رابطه وجود دارد، از جمله: «ثمَّ کانَ عاقِبةُ الَّذینَ اَساؤا السُوأى اَنْ کَذَّبوا بِآیاتِ اللّه و کانوا بها یَستَهزِءُون»(419) «سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند.» در تاریخ بسیار دیده شده که افرادى بر اثر تداوم گناه و طغیان کارشان به کفر و انکار حق و به مسخره گرفتن آن رسیده است، اینها از آثار شوم گناه است که دامنگیر گنهکار مىگردد، چنانکه مداومت بر کارهاى نیک و عبادات، موجب صفاى دل و نورانیت بیشتر روح و جان مىشود. در این باره به روایات زیر توجه کنید: امام صادق علیه السلام فرمودند، پدرم مىفرمود: «ما من شىء اَفسَد لِلقَلب من خَطیئَةٍ اِنّ القَلب لَیُواقِع الخَطیئَةَ فما تَزالُ به حتّى تَغلبَ علیه فَیصیرُ اَعلاهُ اَسفَله»(420) «چیزى بیشتر از گناه، قلب را فاسد نمىکند، قلب گناه مىکند و بر آن اصرار مىورزد و در نتیجه سرنگون و وارونه مىگردد. و موعظه در آن اثر نمىنماید.» امام کاظم علیه السلام مىفرماید: «اذا اَذنَب الرّجُل خَرجَ فى قَلبه نُکتَةٌ سَوداء فاِن تابَ اِنمَحتْ و ان زاد زادتْ حتّى تَغلِب على قَلبه فَلا یُفلِح بَعدها ابداً»(421) «وقتى که انسان گناه مىکند، در قلب او نقطهى سیاهى پدید مىآید، اگر توبه کرد، آن نقطه پاک مىشود و اگر بر گناه خود افزود آن نقطه گسترده مىگردد به طورى که همه قلب او را فرامىگیرد و بعد از آن هرگز رستگار نمىشود.» به طور کلى هرگونه نکبت و بلا، خواه روحى و خواه جسمى از گناه سرچشمه مىگیرد که امام باقر علیه السلام فرمود: «و ما مِن نِکبَةٍ تُصیبُ العَبد الاّ بِذَنب» (422) «هیچ نکبتى به بنده نرسد مگر به خاطر گناه.» 419) روم / 10. 420) کافى، ج2 ص268. 421) بحار، ج73 ص327، میزان الحکمة، ج3 ص464. 422) کافى، ج2 ص269. |
برای دانلود چندتا برنامه ی خوب روی آنها که در سمت راست قرار دارد کلیک کنید از جمله:
1.متن کامل کتاب کلیات مفاتیح الجنان برای موبایل
2.دانلود نرم افزار مجانی آیه امروز پارس قرآن
3.نرم افزاری تحت جاوا درباره امام سجاد(ع)
4.قرآن با ترجمه فارسی تحت جاوا