با شروع ماه محرم با استعانت از خداوند تصمیم به شروع بحث دیگری ده نام گناه شناسی گرفتیم تمام مطالب از کتاب گناه شناسی گرفته شده است
آثار گناه در روح و روان | |
تکرار گناه و مداومت آن موجب تیرگى و واژگونى قلب و مسخ انسان از حالت انسانیت به حالت درندهخویى و حیوان صفتى مىگردد، و نیز باعث گناهان بزرگتر مىشود. به عنوان مثال: گنهکارى که براى اولین بار لب به شراب مىزند، چون مسلمان است، آشامیدن چند قطره از شراب براى او بسیار سخت است، ولى بار دوم کمى آسان مىشود و وقتى زیاد تکرار شد، آشامیدن چند لیوان از آن براى او از آب خوردن آسانتر مىگردد. آرى! تداوم گناه حتى گناهان بزرگ را براى انسان آسان مىگرداند. در قرآن آیات متعددى در این رابطه وجود دارد، از جمله: «ثمَّ کانَ عاقِبةُ الَّذینَ اَساؤا السُوأى اَنْ کَذَّبوا بِآیاتِ اللّه و کانوا بها یَستَهزِءُون»(419) «سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند.» در تاریخ بسیار دیده شده که افرادى بر اثر تداوم گناه و طغیان کارشان به کفر و انکار حق و به مسخره گرفتن آن رسیده است، اینها از آثار شوم گناه است که دامنگیر گنهکار مىگردد، چنانکه مداومت بر کارهاى نیک و عبادات، موجب صفاى دل و نورانیت بیشتر روح و جان مىشود. در این باره به روایات زیر توجه کنید: امام صادق علیه السلام فرمودند، پدرم مىفرمود: «ما من شىء اَفسَد لِلقَلب من خَطیئَةٍ اِنّ القَلب لَیُواقِع الخَطیئَةَ فما تَزالُ به حتّى تَغلبَ علیه فَیصیرُ اَعلاهُ اَسفَله»(420) «چیزى بیشتر از گناه، قلب را فاسد نمىکند، قلب گناه مىکند و بر آن اصرار مىورزد و در نتیجه سرنگون و وارونه مىگردد. و موعظه در آن اثر نمىنماید.» امام کاظم علیه السلام مىفرماید: «اذا اَذنَب الرّجُل خَرجَ فى قَلبه نُکتَةٌ سَوداء فاِن تابَ اِنمَحتْ و ان زاد زادتْ حتّى تَغلِب على قَلبه فَلا یُفلِح بَعدها ابداً»(421) «وقتى که انسان گناه مىکند، در قلب او نقطهى سیاهى پدید مىآید، اگر توبه کرد، آن نقطه پاک مىشود و اگر بر گناه خود افزود آن نقطه گسترده مىگردد به طورى که همه قلب او را فرامىگیرد و بعد از آن هرگز رستگار نمىشود.» به طور کلى هرگونه نکبت و بلا، خواه روحى و خواه جسمى از گناه سرچشمه مىگیرد که امام باقر علیه السلام فرمود: «و ما مِن نِکبَةٍ تُصیبُ العَبد الاّ بِذَنب» (422) «هیچ نکبتى به بنده نرسد مگر به خاطر گناه.» 419) روم / 10. 420) کافى، ج2 ص268. 421) بحار، ج73 ص327، میزان الحکمة، ج3 ص464. 422) کافى، ج2 ص269. |