علیکم منى جمیعا سلام الله و ابدا ما بقیت و بقى الیل و النهار؛ سلام و رحمت خداى تعالى همیشه و مادامی که من زنده باشم، شب و روز پاینده از من به همه شما باد.
در ادامه شرح زیارت عاشورا به این فراز رسیدیم که از خدا میخواهیم که دائم بر امام حسین(علیهالسلام) سلام و درود بفرستد.
این چند جمله مقام دوستى و محبت شخص زائر را نسبت به امام حسین(علیهالسلام) و شهدای دشت کربلا میرساند و میگوید: حسین جان سلام و رحمت خدا بر شما و اصحاب و یارانت باد همیشه، مادامی که این شب و روز برقرار است، یعنى اگر خدا عمرى به من بدهد تا آخر دنیا همیشه در شب و روز از خدا طلب رحمت و درود براى شما مینمایم.
از این عبارت معلوم میشود که شیعه و سنى دوست اهل بیت(علیهمالسلام) نباید زیارت آن حضرت را ترک کند باید هر شب و روزى خدمت آن حضرت و یارانش سلام بنماید.
در «کامل الزیاره» از امام صادق(علیهالسلام) روایت میکند که فرمود: هر کسى بمیرد و قبر امام حسین(علیهالسلام) را زیارت نکند، ناقص الدین و ناقص الایمان از دنیا رفته و وقتی بهشت رود درجه او پایینترین درجه مؤمنین خواهد بود. و در روایتی دیگر است؛ کسی که آن حضرت را زیارت نکند اگر اهل بهشت باشد از مهمانان اهل بهشت خواهد بود.
"دربندى" در "اسرارالشهاده" از "منصور بن هازم" نقل میکند که گفت از امام صادق(علیهالسلام) شنیدم که میفرمود: هر کس سالى بر او بگذرد و به زیارت قبر امام حسین(علیهالسلام) نرود خدای تعالى یک سال از عمر او کم میکند و اگر بگویم که از شماها کسى هست که سى سال قبل از اجل خود میمیرد راست گفتهام زیرا زیارت قبر امام حسین(علیهالسلام) را ترک میکند پس زیارت آن حضرت را ترک نکنید تا خدا عمر شما را طولانى کند و روزى شما را زیاد فرماید.
"طریحى" در منتخب از "سلیمان ابن اعمش" نقل میکند که گفت من در کوفه منزلی داشتم و در همسایگى من شخصى بود که با او مانوس بودم و نزد او میرفتم و با وى صحبت میکردم، یک شب جمعهای به منزل او رفتم و در بین صحبتها به او گفتم در خصوص زیارت امام حسین(علیهالسلام) چه نظری داری؟ جواب داد که بدعت است و هر بدعت ضلالت است و پیرو ضلالت در آتش خواهد بود.
"سلیمان" گوید من غضبناک شدم و از نزد او برخاسته و بیرون آمدم و با خود گفتم که وقت صبح میروم و او را قدرى نصیحت میکنم و از فضایل زیارت امام حسین(علیهالسلام) براى او نقل میکنم اگر قبول نکرد و بر اعتقاد خود باقى ماند او را میکشم .
"سلیمان" گوید: صبح به در خانه او رفتم و دق الباب نمودم و او را صدا کردم. همسرش جواب داد که دیشب عازم کربلا شد و به زیارت آن حضرت رفت. سلیمان گوید من هم عازم کربلا شدم و وقتى که به زیارت قبر مطهر مشرف شدم دیدم که او سر به سجده گذاشته و در سجدهاش گریه میکند و دعا مینماید و از خدا طلب مغفرت مینماید. بعد از مدتى که سر از سجده برداشت مرا نزد خود دید. گفتم اى شیخ دیشب تو میگفتى زیارت امام حسین(علیهالسلام) بدعت است و هر بدعت ضلالت و هر پیرو ضلالت در آتش خواهد بود و حال خودت آن حضرت را زیارت میکنى؟
گفت اى سلیمان مرا ملامت مکن، شب گذشته در خواب شخص جلیل القدرى را در کمال بزرگى و جلال و کمال و بهاء دیدم که قادر به وصف او نیستم. دور او را جماعتى گرفته بودند و با سرعت او را میآوردند و در پیش روى او سوارى بود که تاجى بر سر نهاده بود که چهار رکن داشت و در هر رکن جواهرى بود که از مسافت سه روزه میدرخشید.
به یکى از خدام او گفتم این شخص کیست؟ گفت محمد مصطفى(صلى الله علیه و آله) گفتم این دیگرى کیست؟ گفت على مرتضى(علیهالسلام) وصى رسول خدا. پس از آن نگاه کردم شترى از نور دیدم که روی آن هودجى از نور بود و در میان وى دو نفر نشسته و آن ناقه میان زمین و آسمان طیران میکرد. پرسیدم این شتر براى کیست؟ گفت براى خدیجه کبرى و فاطمه زهرا(علیهماالسلام). گفتم این جوان کیست؟ گفت حسن بن على(علیهماالسلام).
پس از آن نزد هودج فاطمه زهرا(علیهاالسلام) رفته، دیدم که رقعههایى نوشته شده از آسمان نازل میشود. پرسیدم اینها چیست؟ گفت این رقعههایى است که در آنها برات آزادى از آتش براى کسى که امام حسین(علیهالسلام) را در شب جمعه زیارت کند نوشته شده است، من هم رقعهاى طلب نمودم، به من گفتند تو میگویى زیارت امام حسین(علیهالسلام) بدعت است تا تو به زیارت آن حضرت مشرف نشوى از این رقعهها به تو نمیرسد.
وقتی از خواب بیدار شدم، سریع عازم زیارت قبر آن حضرت شدم و از این قبر جدا نمىشوم تا جان از تنم بیرون رود.
در کتاب "کامل الزیارة" از "ابى حمزه ثمالى" نقل میکند در پایان زمان دولت "بنى مروان" قصد زیارت قبر حسین بن على(علیهماالسلام) را نمودم، مخفیانه از سمت شام رفتم تا به کربلا رسیدم و در گوشهاى پنهان شدم تا نصف شب گذشت. پس به سمت قبر آمدم چون نزدیک قبر رسیدم مردى به طرف من آمد و گفت برگرد که به قبر مطهر نمیرسى. من خوفناک برگشتم تا نزدیک صبح شد باز قصد قبر مطهر را نمودم تا به قبر نزدیک شدم همان مرد نزد من آمد و به من گفت اى مرد نمیتوانى به زیارت قبر برسى گفتم خدا ترا عافیت بدهد چرا نمىتوانم به زیارت قبر، مشرف شوم با این که از کوفه به قصد زیارت این قبر آمدهام، مانع من مباش میترسم صبح شود و اهل شام مرا ببینند و بکشند.
جواب داد قدری صبر کن موسى بن عمران از خدا اذن خواسته که به زیارت امام حسین(علیهالسلام) مشرف شود خدا هم به وى اذن داده، و ایشان با هفتاد هزار ملک از آسمان نازل شدهاند و انتظار طلوع صبح را دارند که تا به آسمان عروج کنند. گفتم تو کیستى؟ گفت من از آن ملائکهاى هستم که به حفظ قبر امام حسین(علیهالسلام) مامور شدهام و براى زوار او استغفار مینمایم.
پس برگشتم و وقتی صبح شد به سمت قبر آمدم و کسى مانع من نشد و زیارت کردم و نماز صبح خواندم و با تعجیل برگشتم تا کسى از اهل شام مرا نبیند.
در "اسرار الشهاده" از "عبدالرحمن ابن کثیر" از امام صادق(علیهالسلام) روایت کرده که فرمود اگر یکى از شما تمام عمر خود را به حج رود و به زیارت امام حسین(علیهالسلام) مشرف نشود حقى از حقوق رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را ترک کرده زیرا که حق امام حسین(علیهالسلام) از جانب خدا بر هر مسلمانى واجب است .
"حلبى" گوید که خدمت امام صادق(علیهالسلام) عرض کردم چه میفرمایید؟ امام فرمود کسی که قدرت داشته و ترک زیارت امام حسین(علیهالسلام) را کرده باشد، عاق رسول خدا گشته است .
روایات زیادى است که دلالت بر وجوب زیارت سیدالشهداء دارد و ما بعضى از آنها را ذکر مىکنیم .
"محمد بن مسلم" از امام باقر(علیهالسلام) روایت کرده که فرمود: شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین(علیهالسلام) امر کنید زیرا زیارت آن حضرت بر هر مؤمنى که اقرار به امامت آن حضرت دارد، واجب است .
و در روایت دیگری فرمود: زیارت آن حضرت روزى را زیاد میکند و عمر را طولانى، و بلا را دفع میکند و هر مؤمنى که اقرار به امامت آن حضرت دارد؛ زیارت آن حضرت بر او واجب است.
روایاتی وارد شده بر این که زیارت حضرت سیدالشهداء(علیهالسلام) در حالت امنیت و خوف فرق نمیکند. در روایتى از زراره وارد شده که میگوید: خدمت امام باقر(علیهالسلام) عرض کردم:
چه میفرمایید درباره کسى که در حالت خوف، پدران شما را زیارت کند؟ حضرت فرمود: خداوند او را از عذاب روز قیامت امان میدهد و ملائکه او را ملاقات میکنند در حالتى که به او بشارت میدهند که مترس و محزون مباش، این همان روزی است که در آن رستگار خواهى شد.
"ابن کثیر" میگوید خدمت امام صادق(علیهالسلام) عرض کردم که میلى قلبى، مرا به زیارت قبر پدرت حرکت میدهد. ولی از وقتى که به سمت زیارت خارج میشوم بیرون تا وقت مراجعت از سلطان و از اطرافیان او دلم خائف است. حضرت فرمود: یابن کثیر آیا دوست نمیدارى که خدا ترا در راه ما ترسان ببیند؟ آیا نمیدانى کسى که در راه ما برایش ترسى ایجاد شود، خدا او را در سایه عرش جاى دهد و در زیر عرش با امام حسین(علیهالسلام) مصاحب و همراه شود و از فزعهاى روز قیامت در امان باشد و اگر خوفى به او روى دهد ملائکه به او تسکین قلب و بشارت دهند.
اخباری که درباره اغنیاء وارد شده اینست که سالى دو مرتبه یا چهار ماه یک مرتبه بروند. ولى فقراء سالى یک مرتبه را ترک نکنند.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود به من خبر رسیده که بعضى از شیعیان ما یک سال و دو سال بر آنها میگذرد که به زیارت امام حسین(علیهالسلام) نمیروند، به خدا قسم که به نصیب خودشان خطا کردهاند و از ثواب خدا بی میل شدهاند و از جوار پیغمبر دور افتادهاند.
عرض کردم در چه مدت باید آن حضرت را زیارت نمود؟ فرمود: هر گاه مقدر بشود در هر ماه یک مرتبه آن حضرت را زیارت کن. عرض کردم دستم نمیرسد زیرا کارگرى هستم که باید با دسترنج خود نان بخورم و یک روز هم نمیتوانم کارم را ترک کنم؟ حضرت فرمود تو و امثال تو معذورند. منظور من آن کسانى است که با دسترنج خود کار نمیکنند و اگر بخواهند هر جمعه به زیارت آن حضرت بروند، برایشان سهل است. چنین کسى در روز جزا نزد خدا و رسولش عذرى ندارد .
زیارت ابا عبدالله الحسین ارواح العالمین له الفداء خواص زیادى براى شخص زائر در دنیا و آخرت دارد که از احادیث صحیح استفاده میشود و ما به نقل چند خاصیت از آن اکتفا کرده و از بقیه صرفنظر مینماییم .
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: زمانی که زائر قبر امام حسین(علیهالسلام) قصد کرد که به زیارت آن حضرت رود: براى خدا ملکهایى هست که بر قبر امام حسین(علیهالسلام) موکلند. پس وقتى شخص زائر زیارت آن حضرت را قصد نمود، حقتعالى گناهانش را به وى ببخشد و زمانی که به راه افتاد، گناهانش را محو فرماید و پس از آن که قدم میگذارد، خداوند حسنات او را مضاعف فرماید و به قدرى حسنات او را مضاعف فرماید که به مقامى رسد که بهشت براى او واجب میگردد.
اقتضاى ثوابهایی که براى جمیع اعمال خیر ذکر شده اینست که موانعى پیش نیاید و آن اثر ثواب را از بین نبرد. آنچه در اثرات ادعیه و اذکار و اعمال وارد شده؛ تا وقتى است که مانعى در پیش نباشد ولى اگر مانع یا موانعى پیش آمد عمل اثرى نخواهد داشت. البته این نه از باب آنست که اثر عمل من از بین رفته و یا نخواستهاند مزد عمل مرا به من بدهند بلکه به واسطه آن مانعى است که به وجود آمد و اثر عمل مرا از بین برد.
مثلا فرداى قیامت نامه عمل بندهاى را به دستش بدهند چون در آن نظر کند اعمال بدى ببیند که او مرتکب آن نشده بود و ضمنا اعمال خوبى که در دوران زندگى انجام داده بود در نامه عمل خود نمىبیند. میگوید خدایا این نامه عمل من نیست و اشتباه شده. خطاب رسد اى بنده من اشتباه در کار ما نیست نامه عمل توست ولى به واسطه آن غیبتهایى که در پشت سر برادران و خواهران دینى خود نمودى اعمال خیر تو به دیوان عمل آنها منتقل شد و اعمال بد آنان به دیوان عمل تو .
پس عمل خوب اثر خود را دارد ولى وقتى که غیبت آمد اثر آن را نابود میکند پس ما نباید بگوییم اعمال خوب اثر ندارد بلکه باید بگوییم اثرات آنها محو میشود.
تنها عمل خیرى که اثر آن از بین نمیرود زیارت حضرت سیدالشهدا(علیهالسلام) است چرا که اگر از یک طرف برود از جهات دیگر باقى میماند و لذا تنها عملى که جامع همه ثوابها میباشد زیارت آن حضرت است و مانند دارویى است که داراى صد خاصیت است.
دلیل بر این که اثرات زیارت حضرت سیدالشهداء(علیهالسلام) به کلى از بین نمیرود فرمایش جابر بن عبدالله انصارى است در روز اربعین بر سر قبر امام حسین(علیهالسلام) که فرمود: هر گاه قدم محب و زائر آن حضرت از گناهان لغزید براى وى قدم دیگر در مقام دیگر ثابت میشود.
ما میگوییم که اگر خداى نخواسته گناهان ما مانع شد که اثر زیارت آن حضرت به ما برسد از راههاى دیگرى امید نجات براى ما خواهد بود، گیرم ثواب حج و نماز و روزه و زکات و تسبیح و صدقه به ما ندادند ولى مشمول این روایت خواهیم شد که فرداى قیامت منادى حق ندا میکند: این شیعة آل محمد، کجایند شیعیان آل محمد؟
ممکن است بگوید که شاید ما جزء، این دسته نباشیم و عمل بد ما مانع شد که صداى این منادى به ما برسد، جواب گوییم در روایت وارد شده که بر پیشانى زائر حسین(علیهالسلام) در قیامت نوشته میشود: هذا زائر قبر خیر الشهداء .
امام صادق(علیهالسلام) فرمود که در روز قیامت منادى حق ندا کند که کجایند زوار حسین بن على (علیهالسلام) پس جماعتى بر میخیزند که عدد آنها را جز خدا کسى نداند، بعد به آنها گویند چه چیز باعث شد که شما آن حضرت را زیارت کردید؟ گویند پروردگارا دوستى رسول خدا و على و فاطمه و ترحمى که به آن حضرت داشتیم، به سبب مصایبى که به آن حضرت وارد آمده بود، پس به آنها میگویند: اینها محمد و على و فاطمه و حسن و حسین(صلوات الله علیهم اجمعین) هستند به آنها ملحق شوید شما با آنها هم درجه هستید و به لواى رسول خدا ملحق شوید. پس میروند در زیر لوایى که در دست امام على(علیهالسلام) میباشد.
فراوری از کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی