سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترین دستیار دانش بردباری است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
امام زمان
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» گریه جنیان بر امام حسین(علیه‎السلام) امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام

«و جلت و عظمت مصیبتک فى السموات على جمیع اهل السموات»؛ و بزرگ و عظیم شد بلاها و صدمات شما در آسمانها و بر همه اهل آسمانها.

 

در مطلب قبل در مورد بزرگی مصیبت واقعه عاشورا سخن گفتیم و این که وحوش و پرندگان و
زمین و آسمان در این مصیبت نالان و غمزده بوده‎اند. در این مطلب به ادامه
بحث می‎پردازیم.

 

گریه جنیان بر امام حسین(علیه‎السلام)

در
کامل الزیاره از ابونصیر و از او از حضرت باقر(علیه‎السلام) روایت می‎کند
که فرمود: آدمیان و جنیان و مرغان و وحوش بر امام حسین(علیه‎السلام)
گریستند بطوری که اشک از چشمان آنها فرو ریخت .

در روایت
"محفوظ بن منذر" است که گفت مردى از بنى هاشم در "رابیه" که اسم محلى است
به من خبر داد که از پدرم شنیدم، می‎گفت ما متوجه کشته شدن امام
حسین(علیه‎السلام) نشدیم تا شب یازدهم محرم که با چند نفر نشسته بودیم.
صدایى شنیدیم که کسى اشعارى می‎خواند و راجع به کشتن امام
حسین(علیه‎السلام) در کربلا گریه می‎کرد؛ ولى او را نمی‎دیدیم. به او گفتم
خدا ترا رحمت کند تو کیستى؟ گفت من از جن‎هاى "نصیبین" هستم از حج مراجعت
کردم و براى یارى کردن آن حضرت به کربلا رفتم ولى وقتی رسیدم که آن حضرت
را شهید کرده بودند.

نقل است که وی اشعاری در مصیبت حضرت سیدالشهداء(علیه‎السلام) می‎خواند و گریه می‎کرد.

در
روایتی دیگر آمده است که برخی از جنیان که در واقعه بئر ذات العلم توسط
امیرالمومنین مسلمان شده بودند برای یاری امام حسین(علیه‎السلام) به کربلا
رفتند، اما امام اجازه‎ی جنگیدن به ایشان ندادند و ایشان پس از شهادت
حضرت، مجلس عزا و ماتم برپا نمودند.

 

عزاداری آسمانها

در
کامل الزیارات از امیرالمؤمنین(علیه‎السلام) روایت می‎کند که در "رحبه"
کوفه این آیه مبارکه را تلاوت می‎فرمود: "فما بکت علیهم السماء و الارض و
ما کانوا منظرین."

در
مجمع البیان نقل می‎کند که از ابن عباس نقل کردند که آیا آسمان و زمین بر
فوت کسى گریه می‎کند؟ گفت: بلى چون مؤمن از دنیا می‎رود، محل عبادت او در
زمین و محل صعود عمل او در آسمان که محل بالا بردن عمل او است؛ برای او
گریه می‎کنند.

ناگاه امام حسین(علیه‎السلام) از درى از
درهاى مسجد وارد شد فرمود: اما ان هذا سیقتل و یبکى علیه السماء و الارض.
آیه شریفه "فما بکت علیهم السماء و الارض و ما کانوا منظرین" درباره هلاکت
قبطیان و قوم فرعون است که فوت ایشان را تحقیر می‎نماید به این که آسمان و
زمین بر ایشان گریه نکرد و اعتنایى بر مرگ ایشان ننمود. از مفهوم این آیه
استفاده می‎شود که اگر کسى مؤمن و خداپرست باشد آسمان و زمین بر مرگ او
گریان شود.

در مجمع البیان نقل می‎کند که از ابن عباس نقل کردند که
آیا آسمان و زمین بر فوت کسى گریه می‎کند؟ گفت: بلى چون مؤمن از دنیا
می‎رود، محل عبادت او در زمین و محل صعود عمل او در آسمان که محل بالا
بردن عمل او است؛ برای او گریه می‎کنند.

انس
بن مالک از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت می‎کند که حضرت
فرمود: "ما من مؤمن الا و له باب یصعد منه عمل و باب ینزل منه رزقه فاذا
مات بکیا علیه"؛ هیچ بنده‎ی مؤمنی نباشد مگر آن که براى او دو در باشد یکى
جهت بالا بردن اعمالش و دیگرى برای پایین آمدن روزی او. و وقتی این بنده
بمیرد این دو در، از عروج عمل و نزول رزق محروم می‎شوند و بر او بگریند.

مرحوم
"سیدمهدى تبریزى"، در کتاب "ریاض المصائب" گوید که ابن عباس در تفسیر آیه
شریفه "فما بکت علیهم السماء و الارض" گفته وقتی پیغمبرى از دنیا می‎رود
آسمان و زمین چهل سال بر او گریه می‎کنند و در رحلت امام چهل ماه، و در
فوت عالم عامل، چهل روز اما در شهادت امام حسین (علیه‎السلام)، آسمان و
زمین همیشه گریه می‎کنند .

در امالى و علل الشرایع از "میثم تمار" نقل
می‎کنند که به "جبله" گفت: اى جبله بدان که حسین بن على(علیهماالسلام)
شهید می‎شود و سید شهیدان خواهد بود و همچنین اصحاب او که در کربلا شهید
می‎شوند بر سایر شهدا برترى و مقام خواهند داشت .

اى جبله
هر وقت نظر بر آفتاب کردى و آن را چون خون سرخ دیدى بدان که حسین بن على
(علیهماالسلام) کشته می‎شود. جبله گفت روزى از حجره خود بیرون آمدم آفتاب
را بر دیوار قرمز دیدم چون بر خورشید نظر کردم رنگ او را غیرمعمولى دیدم
گریه کردم و گفتم بخدا قسم که حسین امروز کشته شد.

در
امالى و عیون از "ریان بن شبیب" نقل می‎کند که امام رضا(علیه‎السلام)
فرمود که آسمان‎هاى هفتگانه و زمین‎ها بر امام حسین(علیه‎السلام) گریستند.

وقتی
پیغمبرى از دنیا می‎رود آسمان و زمین چهل سال بر او گریه می‎کنند و در
رحلت امام چهل ماه، و در فوت عالم عامل، چهل روز اما در شهادت امام حسین
(علیه‎السلام)، آسمان و زمین همیشه گریه می‎کنند .

"قرطبى
اندلسى" در کتاب عقد از محمد بن شهاب زهرى نقل می‎کند که گفت وقتى شام نزد
عبدالملک مروان آمدم جمعى آنجا بودند، عبدالملک از آنان سئوال کرد که آیا
شما می‎دانید، روزی که حسین بن على کشته شد در بیت المقدس چه اتفاقی
افتاد؟ حاضرین جواب ندادند تا نوبت به من رسید. از من سئوال کرد گفتم اى
خلیفه شنیده‎ام که در روز شهادت حسین بن على(علیهما‎السلام) در بیت المقدس
‍ هیچ سنگى از زمین برداشته نشد مگر آن که در زیر آن خون تازه‎اى یافتند.

 

جارى شدن خون از سنگ و درخت در روز عاشورا

- در
کتاب ریاض الشهاده نقل می‎کند که در یک فرسخى "موصل" محلى است که آن را
مشهد نقطه گویند و به این علت این نام را بر آن محل نهاده‎اند که وقتی
سرهاى شهیدان را با اسرای شام می‎بردند به هر شهری که می‎رسیدند پیش از
ورود خود، خبر می‎دادند که شهر را آذین بندند و با استقبال بیایند. ولى به
"موصل" که رسیدند؛ خبر به حاکم موصل دادند که شهر را آذین بندند. حاکم
جمعى از عقلا و پیرمردان را جمع کرده و در این امر با آنها مشورت کرد و
بالاخره قرار شد که آنها را به شهر راه ندهند و در یک فرسخى شهر از آنها
پذیرایى کنند.

در محل پذیرایى، سرها را بر نیزه‎ها نصب کرده
بودند و در پاى یک سنگ بزرگى سر مطهر منور حضرت ابى عبدالله
الحسین(علیه‎السلام) را بر سر نیزه زده و در کنار آن سنگ بر زمین زدند و
در کنار آن، خونى از سر مطهر بر آن سنگ چکید و از آن تاریخ تا مدت‎هاى
مدید هر ساله روز عاشورا از آن سنگ، خون تازه می‎جوشد و در آنجا مسجدى بنا
شده و هر سال در روز عاشورا بسیاری از شیعیان در آن محل جمع می‎شوند و
عزادارى مفصلى می‎نمایند تا در زمان عبدالملک مروان آن سنگ را از آنجا
بردند و دیگر اثرى از آن ظاهر نشد.

- مرحوم دربندى در اسرارالشهاده نقل می‎کند که در "زرآباد قزوین"، درخت
چنارى است کهنسال که همه ساله ظهر عاشورا ناله‎اى از آن درخت بر می‎آید و
از شاخه‎اى از آن درخت خون می‎ریزد و مردم از اطراف به آنجا آمده، و
عزادارى و گریه و زارى می‎کنند.

مرحوم "حاج شیخ على اکبر نهاوندى"
نقل می‎کند که قضیه این درخت را من از عالم جلیل جناب آقا یحیى که از
نواده‎هاى مرحوم "وحید بهبهانى" بود شنیدم؛ می‎فرمودند من خودم آن درخت را
دیدم و روز عاشورا به زیارت آن رفتم .

-
در "دارالسلام" عراقى نقل می‎کند که وقتى عالم جلیل آقاى سیدمهدى، پسر
مرحوم آقا سیدعلى صاحب ریاض در کربلا مریض شد دو نفر از علما را که یکى
"شیخ محمد بن صاحب فصول" و دیگرى "حاج ملاجعفر استرآبادى" که هر دو از
علمای بزرگ کربلا بودند در سرداب مقدس حسینى فرستاد که قدرى از خاک قبر آن
حضرت برداشته براى شفای آن مرحوم بیاورند. آن دو عالم بزرگ غسل کرده، لباس
احرام پوشیدند وارد سرداب شده و قدرى از تربت را با آدابی خاص، برداشته
آوردند.

در
امالى و علل الشرایع از "میثم تمار" نقل می‎کنند که به "جبله" گفت: اى
جبله بدان که حسین بن على(علیهماالسلام) شهید می‎شود و سید شهیدان خواهد
بود و همچنین اصحاب او که در کربلا شهید می‎شوند بر سایر شهدا برترى و
مقام خواهند داشت .

قدرى از آن خاک را یکى از محترمین کربلا
گرفته در میان کفن تهیه شده برای مادرش، گذاشت. گفت اتفاقا در یکى از
روزهاى عاشورا به آن کفن نگاه کردم دیدم رطوبتى دارد، کفن را باز کردم
دیدم آن خاک، خون شده و کفن را خونابه نموده است. روز یازدهم باز نگاه
کردم به حالت اول درآمده و ابدا اثر رطوبتى در آن نبود.(1)

 

مختصری از مصائب واقعه کربلا

در اینجا سوالی مطرح می‎شود و آن این که چرا این مصیبت اینقدر سنگین است؛ تا جایی که آسمانها و زمین هم مصیبت زده هستند؟!

باید
گفت که در واقعه کربلا، فجیع‎ترین جنایت‎ها دیده می‎شود. گرچه مدت زمان
جنگ کم است اما، انواع و اقسام جنایت‎ها رخ داده است که البته بزرگترین
نوع آن اینست که این جنایات بر امام معصوم وارد شده است. شهید مطهری در
این باره می‎گوید:

"یک وقت حساب کردم و ظاهرا در حدود بیست و یک نوع
پستی و لئامت در این جنایت دیدم و خیال نمی‎کنم در دنیا چنین جنایتی پیدا
بشود که تا این اندازه تنوع داشته باشد."(2)

در کربلا از کشتن نوزاد شش ماهه هم صرفنظر نکردند؛ چنانکه شهید مطهری(ره) درباره دنائت لشکر عمر سعد می‎نویسد:

1- منع آب، نه تنها بر حریف؛ بلکه بر اطفال و کودکان .

2- کشتن اطفال، خصوصا در برابر دیدگان مادر و خواهر و عمه نظیر قضیه طفلی که دو گوشواره داشت.

3- برهنه کردن بدن امام حسین(علیه‎السلام) به طمع در لباس‎های آن حضرت.

4- ریختن به سر زنان و کندن زیورآلات از آنها .

5- سنگباران و تیرباران کردن یاران امام .

6- شماتت‎های نیشدار و گزنده.

7- سر شهید، به گردن اسب آویختن .

8- دشنام دادن .

9- اسب تاختن بر بدن مطهر امام .

10- تنگ گرفتن بر اسیران و زدن آنها و سوار کردن آنها بر شتران بی جهاز .

11- غل و زنجیر کردن بیمار(امام سجاد علیه‎السلام)

12- رو برو کردن سرهای شهدا با اسراء .

13- به اسیران جای بد دادن.

14- شماتت اسیران داغدار .

15- جسارت به سر مقدس و دندان‎های مقدس امام .

16- کشتن زن در کربلا .

17- آتش زدن خیمه‎های اهل بیت(علیهم‎السلام)

18- غذا ندادن به اطفال .(3)

مرحوم
دربندى در اسرارالشهاده نقل می‎کند که در "زرآباد قزوین"، درخت چنارى است
کهنسال که همه ساله ظهر عاشورا ناله‎اى از آن درخت بر می‎آید و از شاخه‎اى
از آن درخت خون می‎ریزد و مردم از اطراف به آنجا آمده، و عزادارى و گریه و
زارى می‎کنند.

مگر می‎توان این همه جنایت و
مصیبت را شنید ولی بزرگی آن را درک نکرد؟ مگر ممکن است چنین مصیبتی بر
عزیز پیامبر و حضرت زهرا و حضرت علی(علیهم‎السلام) وارد شود و انسان را
اندوه و غصه فرا نگیرد؟

امام
صادق(علیه‎السلام) می‎فرماید: چرا به زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام)
نمی‎روید؟ به درستی که در آنجا چهار هزار فرشته هستند که تا روز قیامت بر
او می‎گریند؟

و اینها شدت و بزرگی مصیبت را می‎رساند.

 

اللهم ارزقنا زیارة الحسین(علیه‎السلام) فی الدنیا و الاخرة .


پی‎نوشت‎ها:

1- برگرفته از کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی .

2- حماسه حسینی، ج3،  ص 121.

3- حماسه حسینی، ج3، صص 168- 169 .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/11/5 :: ساعت 4:2 عصر )

»» نتایج زیارت امام حسین(علیه‎السلام)

زیارت حرم امام حسین(علیه السلام)

علیکم منى جمیعا سلام الله و ابدا ما بقیت و بقى الیل و النهار؛ سلام و رحمت خداى تعالى همیشه و مادامی که من زنده باشم، شب و روز پاینده از من به همه شما باد.

 

در ادامه شرح زیارت عاشورا به این فراز رسیدیم که از خدا می‎خواهیم که دائم بر امام حسین(علیه‎السلام) سلام و درود بفرستد.

این چند جمله مقام دوستى و محبت شخص زائر را نسبت به امام حسین(علیه‎السلام) و شهدای دشت کربلا می‎رساند و می‎گوید: حسین جان سلام و رحمت خدا بر شما و اصحاب و یارانت باد همیشه، مادامی که این شب و روز برقرار است، یعنى اگر خدا عمرى به من بدهد تا آخر دنیا همیشه در شب و روز از خدا طلب رحمت و درود براى شما می‎نمایم.

از این عبارت معلوم می‎شود که شیعه و سنى دوست اهل بیت(علیهم‎السلام) نباید زیارت آن حضرت را ترک کند باید هر شب و روزى خدمت آن حضرت و یارانش سلام بنماید.

 

کسی که آن حضرت را زیارت نکند ناقص الایمان است

در «کامل الزیاره» از امام صادق(علیه‎السلام) روایت می‎کند که فرمود: هر کسى بمیرد و قبر امام حسین(علیه‎السلام) را زیارت نکند، ناقص الدین و ناقص الایمان از دنیا رفته و وقتی بهشت رود درجه او پایین‎ترین درجه مؤمنین خواهد بود. و در روایتی دیگر است؛ کسی که آن حضرت را زیارت نکند اگر اهل بهشت باشد از مهمانان اهل بهشت خواهد بود.

از امام صادق(علیه‎السلام) شنیدم که می‎فرمود: هر کس سالى بر او بگذرد و به زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) نرود خدای تعالى یک سال از عمر او کم می‎کند و اگر بگویم که از شماها کسى هست که سى سال قبل از اجل خود می‎میرد راست گفته‎ام زیرا زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) را ترک می‎کند پس زیارت آن حضرت را ترک نکنید تا خدا عمر شما را طولانى کند و روزى شما را زیاد فرماید.

"دربندى" در "اسرارالشهاده" از "منصور بن هازم" نقل می‎کند که گفت از امام صادق(علیه‎السلام) شنیدم که می‎فرمود: هر کس سالى بر او بگذرد و به زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) نرود خدای تعالى یک سال از عمر او کم می‎کند و اگر بگویم که از شماها کسى هست که سى سال قبل از اجل خود می‎میرد راست گفته‎ام زیرا زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) را ترک می‎کند پس زیارت آن حضرت را ترک نکنید تا خدا عمر شما را طولانى کند و روزى شما را زیاد فرماید.

 

فضیلت زیارت امام حسین(علیه‎السلام) در شب جمعه

"طریحى" در منتخب از "سلیمان ابن اعمش" نقل می‎کند که گفت من در کوفه منزلی داشتم و در همسایگى من شخصى بود که با او مانوس بودم و نزد او می‎رفتم و با وى صحبت می‎کردم، یک شب جمعه‎ای به منزل او رفتم و در بین صحبت‎ها به او گفتم در خصوص زیارت امام حسین(علیه‎السلام) چه نظری داری؟ جواب داد که بدعت است و هر بدعت ضلالت است و پیرو ضلالت در آتش خواهد بود.

"سلیمان" گوید من غضبناک شدم و از نزد او برخاسته و بیرون آمدم و با خود گفتم که وقت صبح می‎روم و او را قدرى نصیحت می‎کنم و از فضایل زیارت امام حسین(علیه‎السلام) براى او نقل می‎کنم اگر قبول نکرد و بر اعتقاد خود باقى ماند او را می‎کشم .

"سلیمان" گوید: صبح به در خانه او رفتم و دق الباب نمودم و او را صدا کردم. همسرش جواب داد که دیشب عازم کربلا شد و به زیارت آن حضرت رفت. سلیمان گوید من هم عازم کربلا شدم و وقتى که به زیارت قبر مطهر مشرف شدم دیدم که او سر به سجده گذاشته و در سجده‎اش گریه می‎کند و دعا می‎نماید و از خدا طلب مغفرت می‎نماید. بعد از مدتى که سر از سجده برداشت مرا نزد خود دید. گفتم اى شیخ دیشب تو می‎گفتى زیارت امام حسین(علیه‎السلام) بدعت است و هر بدعت ضلالت و هر پیرو ضلالت در آتش خواهد بود و حال خودت آن حضرت را زیارت می‎کنى؟

گفت اى سلیمان مرا ملامت مکن، شب گذشته در خواب شخص جلیل القدرى را در کمال بزرگى و جلال و کمال و بهاء دیدم که قادر به وصف او نیستم. دور او را جماعتى گرفته بودند و با سرعت او را می‎آوردند و در پیش روى او سوارى بود که تاجى بر سر نهاده بود که چهار رکن داشت و در هر رکن جواهرى بود که از مسافت سه روزه می‎درخشید.

به یکى از خدام او گفتم این شخص کیست؟ گفت محمد مصطفى(صلى الله علیه و آله) گفتم این دیگرى کیست؟ گفت على مرتضى(علیه‎السلام) وصى رسول خدا. پس از آن نگاه کردم شترى از نور دیدم که روی آن هودجى از نور بود و در میان وى دو نفر نشسته و آن ناقه میان زمین و آسمان طیران می‎کرد. پرسیدم این شتر براى کیست؟ گفت براى خدیجه کبرى و فاطمه زهرا(علیهماالسلام). گفتم این جوان کیست؟ گفت حسن بن على(علیهما‎السلام).

جواب داد قدری صبر کن موسى بن عمران از خدا اذن خواسته که به زیارت امام حسین(علیه‎السلام) مشرف شود خدا هم به وى اذن داده، و ایشان با هفتاد هزار ملک از آسمان نازل شده‎اند و انتظار طلوع صبح را دارند که تا به آسمان عروج کنند. گفتم تو کیستى؟ گفت من از آن ملائکه‎اى هستم که به حفظ قبر امام حسین(علیه‎السلام) مامور شده‎ام و براى زوار او استغفار می‎نمایم.

پس از آن نزد هودج فاطمه زهرا(علیهاالسلام) رفته، دیدم که رقعه‎هایى نوشته شده از آسمان نازل می‎شود. پرسیدم اینها چیست؟ گفت این رقعه‎هایى است که در آنها برات آزادى از آتش براى کسى که امام حسین(علیه‎السلام) را در شب جمعه زیارت کند نوشته شده است، من هم رقعه‎اى طلب نمودم، به من گفتند تو می‎گویى زیارت امام حسین(علیه‎السلام) بدعت است تا تو به زیارت آن حضرت مشرف نشوى از این رقعه‎ها به تو نمی‎رسد.

وقتی از خواب بیدار شدم، سریع عازم زیارت قبر آن حضرت شدم و از این قبر جدا نمى‎شوم تا جان از تنم بیرون رود.

 

زیارت حضرت سیدالشهداء توسط موسى بن عمران

در کتاب "کامل الزیارة" از "ابى حمزه ثمالى" نقل می‎کند در پایان زمان دولت "بنى مروان" قصد زیارت قبر حسین بن على(علیهما‎السلام) را نمودم، مخفیانه از سمت شام رفتم تا به کربلا رسیدم و در گوشه‎اى پنهان شدم تا نصف شب گذشت. پس به سمت قبر آمدم چون نزدیک قبر رسیدم مردى به طرف من آمد و گفت برگرد که به قبر مطهر نمی‎رسى. من خوفناک برگشتم تا نزدیک صبح شد باز قصد قبر مطهر را نمودم تا به قبر نزدیک شدم همان مرد نزد من آمد و به من گفت اى مرد نمی‎توانى به زیارت قبر برسى گفتم خدا ترا عافیت بدهد چرا نمى‎توانم به زیارت قبر، مشرف شوم با این که از کوفه به قصد زیارت این قبر آمده‎ام، مانع من مباش می‎ترسم صبح شود و اهل شام مرا ببینند و بکشند.

جواب داد قدری صبر کن موسى بن عمران از خدا اذن خواسته که به زیارت امام حسین(علیه‎السلام) مشرف شود خدا هم به وى اذن داده، و ایشان با هفتاد هزار ملک از آسمان نازل شده‎اند و انتظار طلوع صبح را دارند که تا به آسمان عروج کنند. گفتم تو کیستى؟ گفت من از آن ملائکه‎اى هستم که به حفظ قبر امام حسین(علیه‎السلام) مامور شده‎ام و براى زوار او استغفار می‎نمایم.

پس برگشتم و وقتی صبح شد به سمت قبر آمدم و کسى مانع من نشد و زیارت کردم و نماز صبح خواندم و با تعجیل برگشتم تا کسى از اهل شام مرا نبیند.

 

تارک زیارت امام حسین، عاق رسول اکرم(علیهما‎السلام)

در "اسرار الشهاده" از "عبدالرحمن ابن کثیر" از امام صادق(علیه‎السلام) روایت کرده که فرمود اگر یکى از شما تمام عمر خود را به حج رود و به زیارت امام حسین(علیه‎السلام) مشرف نشود حقى از حقوق رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را ترک کرده زیرا که حق امام حسین(علیه‎السلام) از جانب خدا بر هر مسلمانى واجب است .

"حلبى" گوید که خدمت امام صادق(علیه‎السلام) عرض کردم چه می‎فرمایید؟ امام فرمود کسی که قدرت داشته و ترک زیارت امام حسین(علیه‎السلام) را کرده باشد، عاق رسول خدا گشته است .

در روایتى از زراره وارد شده که می‎گوید: خدمت امام باقر(علیه‎السلام) عرض کردم: چه می‎فرمایید درباره کسى که در حالت خوف، پدران شما را زیارت کند؟ حضرت فرمود: خداوند او را از عذاب روز قیامت امان می‎دهد و ملائکه او را ملاقات می‎کنند در حالتى که به او بشارت می‎دهند که مترس و محزون مباش، این همان روزی است که در آن رستگار خواهى شد.

زیارت امام حسین(علیه السلام) واجب است

روایات زیادى است که دلالت بر وجوب زیارت سیدالشهداء دارد و ما بعضى از آنها را ذکر مى‎کنیم .

"محمد بن مسلم" از امام باقر(علیه‎السلام) روایت کرده که فرمود: شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) امر کنید زیرا زیارت آن حضرت بر هر مؤمنى که اقرار به امامت آن حضرت دارد، واجب است .

و در روایت دیگری فرمود: زیارت آن حضرت روزى را زیاد می‎کند و عمر را طولانى، و بلا را دفع می‎کند و هر مؤمنى که اقرار به امامت آن حضرت دارد؛ زیارت آن حضرت بر او واجب است.

 

فرق بین زیارت در حال خوف و امنیت

روایاتی وارد شده بر این که زیارت حضرت سیدالشهداء(علیه‎السلام) در حالت امنیت و خوف فرق نمی‎کند. در روایتى از زراره وارد شده که می‎گوید: خدمت امام باقر(علیه‎السلام) عرض کردم:

چه می‎فرمایید درباره کسى که در حالت خوف، پدران شما را زیارت کند؟ حضرت فرمود: خداوند او را از عذاب روز قیامت امان می‎دهد و ملائکه او را ملاقات می‎کنند در حالتى که به او بشارت می‎دهند که مترس و محزون مباش، این همان روزی است که در آن رستگار خواهى شد.

"ابن کثیر" می‎گوید خدمت امام صادق(علیه‎السلام) عرض کردم که میلى قلبى، مرا به زیارت قبر پدرت حرکت می‎دهد.  ولی از وقتى که به سمت زیارت خارج می‎شوم بیرون تا وقت مراجعت از سلطان و از اطرافیان او دلم خائف است. حضرت فرمود: یابن کثیر آیا دوست نمی‎دارى که خدا ترا در راه ما ترسان ببیند؟ آیا نمی‎دانى کسى که در راه ما برایش ترسى ایجاد شود، خدا او را در سایه عرش جاى دهد و در زیر عرش با امام حسین(علیه‎السلام) مصاحب و همراه شود و از فزع‎هاى روز قیامت در امان باشد و اگر خوفى به او روى دهد ملائکه به او تسکین قلب و بشارت دهند.

 

اغنیاء باید همه ساله به زیارت روند

اخباری که درباره اغنیاء وارد شده اینست که سالى دو مرتبه یا چهار ماه یک مرتبه بروند. ولى فقراء سالى یک مرتبه را ترک نکنند.

امام صادق(علیه‎السلام) فرمود به من خبر رسیده که بعضى از شیعیان ما یک سال و دو سال بر آنها می‎گذرد که به زیارت امام حسین(علیه‎السلام) نمی‎روند، به خدا قسم که به نصیب خودشان خطا کرده‎اند و از ثواب خدا بی میل شده‎اند و از جوار پیغمبر دور افتاده‎اند.

عرض کردم در چه مدت باید آن حضرت را زیارت نمود؟ فرمود: هر گاه مقدر بشود در هر ماه یک مرتبه آن حضرت را زیارت کن. عرض کردم دستم نمی‎رسد زیرا کارگرى هستم که باید با دسترنج خود نان بخورم و یک روز هم نمی‎توانم کارم را ترک کنم؟ حضرت فرمود تو و امثال تو معذورند. منظور من آن کسانى است که با دسترنج خود کار نمی‎کنند و اگر بخواهند هر جمعه به زیارت آن حضرت بروند، برایشان سهل است. چنین کسى در روز جزا نزد خدا و رسولش عذرى ندارد .

تنها عمل خیرى که اثر آن از بین نمی‎رود زیارت حضرت سیدالشهدا(علیه‎السلام) است چرا که اگر از یک طرف برود از جهات دیگر باقى می‎ماند و لذا تنها عملى که جامع همه ثواب‎ها می‎باشد زیارت آن حضرت است و مانند دارویى است که داراى صد خاصیت است.

خواص و زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه‎السلام)

زیارت ابا عبدالله الحسین ارواح العالمین له الفداء خواص زیادى براى شخص زائر در دنیا و آخرت دارد که از احادیث صحیح استفاده می‎شود و ما به نقل چند خاصیت از آن اکتفا کرده و از بقیه صرفنظر می‎نماییم .

امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: زمانی که زائر قبر امام حسین(علیه‎السلام) قصد کرد که به زیارت آن حضرت رود: براى خدا ملک‎هایى هست که بر قبر امام حسین(علیه‎السلام) موکلند. پس وقتى شخص زائر زیارت آن حضرت را قصد نمود، حقتعالى گناهانش را به وى ببخشد و زمانی که به راه افتاد، گناهانش را محو فرماید و پس از آن که قدم می‎گذارد، خداوند حسنات او را مضاعف فرماید و به قدرى حسنات او را مضاعف فرماید که به مقامى رسد که بهشت براى او واجب می‎گردد.

 

اثرات عمل خیر

اقتضاى ثواب‎هایی که براى جمیع اعمال خیر ذکر شده اینست که موانعى پیش نیاید و آن اثر ثواب را از بین نبرد. آنچه در اثرات ادعیه و اذکار و اعمال وارد شده؛ تا وقتى است که مانعى در پیش نباشد ولى اگر مانع یا موانعى پیش آمد عمل اثرى نخواهد داشت. البته این نه از باب آنست که اثر عمل من از بین رفته و یا نخواسته‎اند مزد عمل مرا به من بدهند بلکه به واسطه آن مانعى است که به وجود آمد و اثر عمل مرا از بین برد.

مثلا فرداى قیامت نامه عمل بنده‎اى را به دستش بدهند چون در آن نظر کند اعمال بدى ببیند که او مرتکب آن نشده بود و ضمنا اعمال خوبى که در دوران زندگى انجام داده بود در نامه عمل خود نمى‎بیند. می‎گوید خدایا این نامه عمل من نیست و اشتباه شده. خطاب رسد اى بنده من اشتباه در کار ما نیست نامه عمل توست ولى به واسطه آن غیبت‎هایى که در پشت سر برادران و خواهران دینى خود نمودى اعمال خیر تو به دیوان عمل آنها منتقل شد و اعمال بد آنان به دیوان عمل تو .

پس عمل خوب اثر خود را دارد ولى وقتى که غیبت آمد اثر آن را نابود می‎کند پس ما نباید بگوییم اعمال خوب اثر ندارد بلکه باید بگوییم اثرات آنها محو می‎شود.

تنها عمل خیرى که اثر آن از بین نمی‎رود زیارت حضرت سیدالشهدا(علیه‎السلام) است چرا که اگر از یک طرف برود از جهات دیگر باقى می‎ماند و لذا تنها عملى که جامع همه ثواب‎ها می‎باشد زیارت آن حضرت است و مانند دارویى است که داراى صد خاصیت است.


اقتضاى ثواب‎هایی که براى جمیع اعمال خیر ذکر شده اینست که موانعى پیش نیاید و آن اثر ثواب را از بین نبرد. آنچه در اثرات ادعیه و اذکار و اعمال وارد شده؛ تا وقتى است که مانعى در پیش نباشد ولى اگر مانع یا موانعى پیش آمد عمل اثرى نخواهد داشت. البته این نه از باب آنست که اثر عمل من از بین رفته و یا نخواسته‎اند مزد عمل مرا به من بدهند بلکه به واسطه آن مانعى است که به وجود آمد و اثر عمل مرا از بین برد.

دلیل بر این که اثرات زیارت حضرت سیدالشهداء(علیه‎السلام) به کلى از بین نمی‎رود فرمایش جابر بن عبدالله انصارى است در روز اربعین بر سر قبر امام حسین(علیه‎السلام) که فرمود: هر گاه قدم محب و زائر آن حضرت از گناهان لغزید براى وى قدم دیگر در مقام دیگر ثابت می‎شود.

ما می‎گوییم که اگر خداى نخواسته گناهان ما مانع شد که اثر زیارت آن حضرت به ما برسد از راههاى دیگرى امید نجات براى ما خواهد بود، گیرم ثواب حج و نماز و روزه و زکات و تسبیح و صدقه به ما ندادند ولى مشمول این روایت خواهیم شد که فرداى قیامت منادى حق ندا می‎کند: این شیعة آل محمد، کجایند شیعیان آل محمد؟

پس جمع کثیرى که عدد آنها را جز خدا نداند، برخیزند. پس از آن ندا کنند: این زوار الحسین بن على؛ کجایند زائران قبر امام حسین(علیه‎السلام) پس جمعى بایستند و به آنها گفته شود که دست هر کسى را که دوست دارید بگیرید و داخل بهشت کنید. و زائر دست دوستان خود را گرفته داخل بهشت کند تا این که کسى به او می‎گوید که من در فلان روز به جهت تو عملى نمودم، دست او را هم می‎گیرد و داخل بهشت می‎گرداند.

ممکن است بگوید که شاید ما جزء، این دسته نباشیم و عمل بد ما مانع شد که صداى این منادى به ما برسد، جواب گوییم در روایت وارد شده که بر پیشانى زائر حسین(علیه‎السلام) در قیامت نوشته می‎شود: هذا زائر قبر خیر الشهداء .

امام صادق(علیه‎السلام) فرمود که در روز قیامت منادى حق ندا کند که کجایند زوار حسین بن على (علیه‎السلام) پس جماعتى بر می‎خیزند که عدد آنها را جز خدا کسى نداند، بعد به آنها گویند چه چیز باعث شد که شما آن حضرت را زیارت کردید؟ گویند پروردگارا دوستى رسول خدا و على و فاطمه و ترحمى که به آن حضرت داشتیم، به سبب مصایبى که به آن حضرت وارد آمده بود، پس به آنها می‎گویند: اینها محمد و على و فاطمه و حسن و حسین(صلوات الله علیهم اجمعین) هستند به آنها ملحق شوید شما با آنها هم درجه هستید و به لواى رسول خدا ملحق شوید. پس می‎روند در زیر لوایى که در دست امام على(علیه‎السلام) می‎باشد.


فراوری از کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/11/5 :: ساعت 4:1 عصر )

»» لقمه ی حرام کجا را میسوزاند؟

گناه حرام‌خواری

آتش

 

 گناه
حرام‌خواری، گناهی است که به شکم چنگ می‌اندازد. فضل بن ربیع می‌گوید:
شریک بن عبدالله بن سنان نخعی?در روزی که او را به دربار مهدی عباسی، قبل
از هارون، آوردند، مهدی عباسی به او گفت: شریک! نمی‌گذاریم از این دربار
بروی، مگر بعد از این که یکی از این سه کار را قبول کنی: یا رئیس قو?
قضائیه مملکت بشوی (که به تعبیر عربی آن روز، قاضی‌‌القضات می‌شود)، و اگر
هم این شغل را قبول نمی‌کنی، به جای آن، شغل معلمی بچه‌هایم را بپذیر. این
جا ما به تو اتاقی می‌دهیم و تو هر روز باید بیایی و به بچه‌هایم درس
بدهی. اگر این کار را هم نمی‌پذیری، امروز ناهار پیش ما بمان. شریک بن
عبدالله بن سنان نخعی به فکر رفت که اگر در نهایت به هر سه پیشنهاد خلیفه
نه بگوید، آخرش این خواهد بود که خلیفه دستور می‌دهد که جلاد گردنش را
بزند و او در این صورت، جزو شهدای اصیل عالم می‌شود، و سخن گفتن با خود را
ادامه داد که: اگر منصب قاضی‌القضاتی مهدی را بپذیرد، با این کار خود را
در لبة ی جهنم قرار می‌دهد، و از طرفی، در صورت پذیرفتن پیشنهاد معلمی
بچه‌های خلیفه، ممکن است آن‌ها پیش او درس بخوانند و فردا رئیس مملکت
بشوند و مثل پدرشان بر تمام اهل مملکت ظلم بکنند، او با این کار خود، شریک
ظلم شان می‌شود؛ چون ظالم‌‌پروری کرده و علمش را به دست نااهل داده است، و
او نمی‌خواهد ظالم‌‌پروری بکند، امّا پذیرش پیشنهاد خوردن یک ناهار با
خلیفه، عیبی ندارد. پس به رئیس آشپزخانه گفت، فقط از مغز استخوان و شکر،
چند نوع غذا درست کند و برای ناهار بیاورد. رئیس آشپزخانه که شاهد جریان
بود، رفت و بعد از دو ساعت آمد و گفت: غذا آماده است؛ سفره را چیده‌ایم
بفرمایید! آشپز به آرامی با خودش گفت: اگر شریک بن عبدالله بن سنان امروز
این غذا را بخورد، تا ابد رستگار نخواهد شد؛ یعنی آشپز هم فهمید شریک با
خوردن این ناهار، به چه عاقبت شومی دچار خواهد شد. سرانجام شریک بن
عبدالله که غذای حرام را خورد، هم منصب قاضی‌القضاتی را پذیرفت و هم معلمی
بچه‌های خلیفه را؛ چون گناه، آدم را زمین‌گیر می‌کند، و لقمه ی حرام، تمام
نور خدا را از باطن می‌برد.

   خوردن مال حرام، دین‌فروشی می‌آورد. پس حرام نخورید! حرام نپوشید!

    در خان? حرام زندگی نکنید! شغل حرام قبول نکنید! کار حرام نکنید!

رشوه ی حرام نگیرید! به دنبال قصر نروید! مال یک مملکت را اختلاس نکنید!

         چرا که به طور قطع به دین‌فروشی دچار می‌شوید.

 روزی
برای حقوق یک ماه، به شریک برات دادند و او به یک صرافی رفت تا آن را نقد
کند. صراف به او گفت: مقداری از آن را الآن می‌دهم و مقداری دیگر را ده
روز بعد، و اندکی از آن را جنس می‌دهم. شریک اصرار کرد که باید همه آن را
همین حالا نقد بدهی. صراف که عصبانی شده بود، گفت: مگر کتان و پارچه قیمتی
فروخته‌ای که پولش را نقد می‌خواهی؟ شریک گفت: نه کتان فروخته‌ام و نه
پارچة قیمتی، «والله بِعْتُ دِینِی»: به خدا سوگند! من دینم را فروخته‌ام.

 ماجرای
این عالم، به ما هشدار می‌دهد که خوردن مال حرام، دین‌فروشی می‌آورد. پس
حرام نخورید! حرام نپوشید! در خانه ی حرام زندگی نکنید! شغل حرام قبول
نکنید! کار حرام نکنید! رشوه حرام نگیرید! به دنبال قصر نروید! مال یک
مملکت را

جهنم شیطان آتش

 اختلاس نکنید! چرا که به طور قطع به دین‌فروشی دچار می‌شوید. خیلی جمله ی کوبنده‌ای است و کوه‌ها تحمّلش را ندارند: «وَاللهِ بِعْتُ دِینِی»

 شخصی
به امام صادق (علیه السلام) گفت: خیلی گرفتارم و تمام زندگی‌ام به هم
پیچیده است. امام فرمودند: دین داری؟ عرض کرد: بله، من شیعه‌ام و عاشق شما
هستم. حضرت فرمود: چرا پیش من می‌گویی گرفتاری برایم پیدا شده و زندگی‌ام
به هم پیچیده شده است؟ چه پیچیدگی؟ زندگی آن‌هایی به هم پیچیده که دین شان
از دست رفته، نه تو، «وَ هُوَ بَلَاءٌ قَلیِلٌ مَکْثُهُ.»: و آن ناراحتی است که زمانش کم می‌باشد و رد می‌شود. پس چرا گلایه می‌کنید؟ این هم نکته‌ای درباره گناه و معصیت.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/11/5 :: ساعت 4:1 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ختم قرآن در یک ماه
ادامه
ادامه
موضوع: قرآن و مدعیان دروغگو
اعراف کجاست؟ اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟
چند ذکر مفید!
میخواهم به دنیا بازگردم!
آماری از تعداد تکرار لغات قرآن
سادات باید قدر خویش را بدانندn
پاک کننده ترین شوینده گناه
نشانه های فرد عاقل
شیعه در جهنم نمی سوزد!
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 37
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 98835
» درباره من

امام زمان

» پیوندهای روزانه

رمضانیه [25]
داستان های بحار الانوار [24]
گلستان سعدی [49]
م‍وذن [37]
قرآن مشکات [129]
مکه همراه [131]
نوحه اگه منو رها کنی [41]
کتاب غرر الحکم و درر الکلم [95]
کتاب الکترونیکی توصیه های امام زمان [15]
نهج البلاغه [101]
مفاتیح الجنان (کتاب باقبات الصالحات) [99]
زیارت حضرت رقیه (س) [78]
زیارت حضرت عباس (ع) [80]
زیارت عاشورا [88]
زیارت آل یس (امام زمان عج) [86]
[آرشیو(24)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
از[2] . قرآن[2] . یک[2] . یکصد و پنجاه . کجاست؟ . آماری . قرآن کریم . قرآن کریم » . قرآن و احادیث . قرض الحسنه . کریم . گناه . لغات . موضوع از . نکته . نکته از . هزار . هزار و . و . اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟ . اعراف . با نگاهی به . بدون محدودیت . تعداد . تکرار . دانلود نرم افزار مجانی . در قرآن . راه . رشد . سؤالی درباره ی قرآن . سخن روز . سیره پیامبر . شناسی .
» آرشیو مطالب
پاییز 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
پاییز 1388
زمستان 1388
زمستان 88

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
آخرین روز دنیا
اسپایکا
مرکز آموزشی نرم افزار ها به زبان پارسی

مذهب عشق
پایگاه مقاومت بسیج شهید کلاهدوز ( باقرشهر )
فقط رئال مادرید
مذهبی
مقالات قرآنی دانشجویان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد
هر چی که بخواهی هست
سرای حقیقت
امیر
قالب های پارسی بلاگ
انتخاب
آخرین منجی
مرکز دانلود رایگان free Download فروش بهترین نرم افزار و برنامها
جواب تبیان
دانلود

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب