سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سزاوارترین مردم به خدمت، دانشمند است . [عیسی علیه السلام]
امام زمان
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» پرتوی از نور (2) » اولواالامر چه کسانى هستند؟

 یَآ
أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَأَطِیعُواْ
الرَّسُولَ وَ أُوْلِى الْأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِى شَىْ‏ءٍ
فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ
بِاللَّهَ وَالْیَوْمِ الْأَخِرِ ذَ لِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً  
(نساء، 59)

 اى
کسانى که ایمان آورده‏اید! خدا را اطاعت کنید و از رسول و اولى الامر خود
(جانشینان پیامبر) اطاعت کنید. پس اگر درباره چیزى نزاع کردید آن را به
حکم خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر به خدا و قیامت ایمان دارید. این (رجوع
به قرآن و سنّت براى حلّ اختلاف) بهتر و پایانش نیکوتراست.

 
 این
آیه به وظیفه‏ى مردم در برابر خدا و پیامبر اشاره مى‏کند. با وجود سه مرجع
«خدا»، «پیامبر» و «اولى الامر» هرگز مردم در بن‏بست قرار نمى‏گیرند.
 آمدن
این سه مرجع براى اطاعت، با توحید قرآنى منافات ندارد، چون اطاعت از
پیامبر و اولى الامر نیز، شعاعى از اطاعت خدا و در طول آن است، نه در عرض
آن و به فرمان خداوند اطاعت از این دو لازم است.
 در تفسیر نمونه به
نقل از ابن عباس آمده است که وقتى پیامبر اسلام، هنگام عزیمت به تبوک،
على‏علیه السلام را در مدینه به جاى خود نهاد و فرمود: «انت منّى بمنزلة
هارون من موسى» این آیه نازل شد.
 در آیه قبل سفارش شد که امانات به
اهلش سپرده شود. این آیه گویا مى‏فرماید: این سپردن به اهل، در سایه اطاعت
از خدا و رسول و اولى‏الامر است.
 تکرار فرمانِ «اطیعوا» رمز تنوّع
دستورهاست. پیامبر گاهى بیان احکام الهى مى‏کرد، گاهى دستور حکومتى مى‏داد
ودو منصب «رسالت» و«حکومت» داشت. قرآن گاهى خطاب به پیامبر مى‏فرماید:
«انزلنا الیک الذّکر لتبیّن للناس ما نزل الیهم»(43) آنچه را نازل
کرده‏ایم براى مردم بیان کن. و گاهى مى‏فرماید: «لتحکم بین الناس بما اراک
اللّه»(44) میان مردم بر اساس قوانین الهى، حکومت و قضاوت کن.
 قرآن
درباره مفسدان، مسرفان، گمراهان، جاهلان، جبّاران و... دستور «لاتطع» و
«لاتتّبع» مى‏دهد. بنابراین موارد «اطیعوا» باید کسانى باشند که از
اطاعتشان نهى نشده باشد و اطاعتشان در تضادّ با اوامر خدا و رسول قرار
نگیرد.
 در آیه اطاعت از اولى‏الامر مطرح شده است، ولى به هنگام نزاع،
مراجعه به آنان مطرح نشده، بلکه تنها مرجع حلّ نزاع، خدا و رسول معرفى
شده‏اند. و این نشانه آن است که اگر در شناخت اولى‏الامر و مصداق آن نیز
نزاع شد به خدا و رسول مراجعه کنید که در روایات نبوى، اولى‏الامر اهل‏بیت
پیامبر معرفى شده‏اند.(45)
 حسین‏بن ابى‏العلاء گوید: من عقیده‏ام را
درباره‏ى اوصیاى پیامبر واینکه اطاعت آنها واجب است، بر امام صادق‏علیه
السلام عرضه کردم، حضرت فرمود: آرى چنین است، اینان همان کسانى هستند که
خداوند درباره‏ى آنان فرموده: «اطیعوا اللّه...» و همان کسانى‏اند که
درباره‏ى آنها فرموده: «انمّا ولیّکم اللّه... و هم راکعون»(46)
 حضرت
على‏علیه السلام در خطبه 125 نهج‏البلاغه و عهدنامه مالک‏اشتر فرمودند:
مراد از مراجعه به خدا و رسول، مراجعه به آیات محکمات وسنّتى که همه بر آن
اتّفاق داشته باشند.
 حضرت على‏علیه السلام فرمود: هر حاکمى که به غیر از نظر اهل‏بیت معصوم پیامبرعلیهم السلام قضاوت کند، طاغوت است.(47)

43) نحل، 44.
44) نساء، 105.
45) کمال الدین صدوق، ص‏222.
46) کافى، ج‏1، ص 187.
47) دعائم‏الاسلام، ج‏2، ص‏530.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( شنبه 88/6/7 :: ساعت 5:51 عصر )

»» احادیث پیامبر(ص) در خصوص نماز


1) معراج مؤمن
الصلوة ، معراج المؤمن
نماز، معراج مؤمن است. کشف الاسرار، ج 2، ص .676 سرالصلوة ، ص 7، اعتقادات مجلسی ، ص 29
2) نماز نور مؤمن
الصلوة نور المؤمن
نماز نور مؤمن است. شهاب الاخبار، ص .50 نهج الفصاحه ، ص 396
3) نشانه ایمان
الصلوة علم الایمان
علامت و نشانه ایمان نمازاست. شهاب الاخبار، ص 59
4) نماز ستون دین
الصلوة عماد دینکم
نماز، پایه و ستون دین شماست . ( میزان الحکمه ، ج 5، ص 370 )
5) پرچم اسلام
الصلاة علم الاسلام
نماز، پرچم اسلام است ( کنز العمال ، ج 7، ص ,279 حدیث 1887 )
6) نماز وسیله تقرب مؤمن
ان الصلوة قربان المؤمن
همانا نماز خواندن وسیله نزدیکی مؤمن به خداست
کنز العمال ، حدیث 18907
7) جایگاه نماز
موضع الصلوة من الدین کموضع الرأس من الجسد
جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است. کنز العمال ، ج 7، حدیث 18972
8) کلید نماز
الوضوء مفتاح الصلاة
وضو کلید و وسیله افتتاح نماز است (نهج الفصاحه ، حدیث 1588 )
9) سجده بر خاک
جعلت لی الارض مسجدا و طهورا
همانا زمین برای من سجده گاه و پاک کننده قرار داده شده است. وسائل الشیعه ، ج 3،ص 593
10) نماز کامل با پرداخت زکات
لا تتم صلاة الا بزکوة
نماز کسی کامل نمی شود مگر با پرداخت زکات.
بحار الانوار، ج ,96 ص 29
11) قرائت قرآن در نماز
قراءة القران فی الصلاة افضل من قراءة القران فی غیرالصلاة
قرائت قرآن در نماز افضل است از غیر نماز
مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 292
12) سوره حمد، عطیه الهی
اعطانی الله - عز و جل - فاتحة الکتاب
خداوند سوره حمد را به من عطا کرده است
امالی شیخ صدوق ، ص 117
13) رکوع و سجود ناقص
و لا صلاة لمن لا یتم رکوعها و سجودها
نمازگزاری که رکوع و سجودش را ناقص انجام دهد، آن نمازش ، نماز نیست
بحار الانوار، ج ,29 ص 198
14) طولانی کردن سجده
و اذا اردت ان یحشرک الله معی فاطل السجود بین یدی الله الواحد القهار
و اگر خواستی خداوند تو را با من محشورسازد، سجده در پیشگاه خدای یکتای قهار را طولانی کن
بحار الانوار، ج ,85 ص 164
15) مقدمه نماز
و لکل شی ء انف و انف الصلاة التکبیر
برای هرچیزی مقدمه ای است و مقدمه نماز، تکبیر است
)وسائل الشیعه ، ج 3، ص 16(
16) خشوع زینت نماز
الخشوع زینة الصلاة
خشوع ، زینت و زیورنماز است
)بحار الانوار، ج ,77 ص 131 (
17) خشوع چیست
ما الخشوع ؟ قال : التواضع فی الصلاة و ان یقبل العبد بقلبه کله علی ربه
از پیامبر اکرم (ص ) سؤال شد: خشوع چیست ؟ فرمود:فروتنی و خاکساری درنماز و این که بنده با تمام قلبش به سوی خدا برود
)بحار الانوار، ج ,84 ص 264 (
18) نماز و حضور قلب
لیس لک من صلاتک الا ما احضرت فیه قلبک
نیست برای تو از نماز، مگر قلب تو در حال نماز باشد
) بحار الانوار، ج ,84 ص 259(
19) چهار بخش نماز
بنیت الصلوة علی اربعة اسهم سهم منهااسباغ الوضوء، و سهم منها الرکوع وسهم منها السجود و سهم منها الخشوع
نماز برچهار بخش بنا شد:
1. گرفتن وضوی کامل
2. رکوع
3. سجود
4. خشوع
)مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 265(
20) حضور در عبادت
اعبد الله کأنک تراه فان کنت لا تراه فانه یراک
عبادت کن خداوند تعالی را، چنانچه گویا او را می بینی ، و اگر تو اورانمی بینی او تو را می بیند
( نهج الفصاحه ، ص .65 سر الصلوة ، ص .26 مکارم الاخلاق ، ص 459 )
قال على علیه السلام:
ان الانسان اذا کان فى الصلاة فان جسده و ثیابه و کل شى ء حوله یسبح.
على بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
هنگامى که انسان مشغول نماز است بدن و لباس و هر چه پیرامون اوست خدا را تسبیح مى گویند .
بحار، ج 82، ص 213  
قال على علیه السلام:
اذا قام الرجل الى الصلاة اقبل الیه ابلیس ینظر الیه حسدا لما یرى من رحمة الله التى تغشاه.
امام على علیه السلام فرمود:
هرگاه کسى به نماز مى ایستد، شیطان حسودانه به او مى نگرد، بخاطر آنکه مى بیند رحمت خدا او را فرا گرفته است.
بحار، ج 82، ص 207


یامهدی

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( شنبه 88/6/7 :: ساعت 5:44 عصر )

»» دعای حفظ قرآن

           .                                                                                              

اللهم ارحمنی بترک معاصیک وارزقنی حسن الظن فیما یرضیک عنی والزم قلبی حفظ کتابک کما علمتنی وأن أتلوه على النحو الذی یرضیک عنی اللهم نور بکتابک بصری واشرح به صدری واستعمل به بدنی وأعنی علیه إنه لا یعین إلا أنت

امیر مومنان، علی علیه السلام می فرماید این دعا را خواندم و خدا قرآن را در سینه ام مانا ساخت

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/6/2 :: ساعت 3:7 عصر )

»» برخی از ویژگیهای نرم افزار تقویم نگار

  • نمایش تقویم
    هجری شمسی، هجری قمری و میلادی به همراه
    مناسبت ها
  • پشتیبانی کامل
    از گوشی های با صفحه لمسی
  • نمایش اعمال
    مذهبی مناسبت ها مطابق با کتاب مفاتیح الجنان
  • نمایش کامل
    اوقات شرعی با امکان انتخاب بیش از 1200 شهر
  • نمایش مدت زمان
    مانده به اذان
  • امکان درج انواع
    یادآوری ها (جلسه، سالگرد، قرار ملاقات، ...)
    با امکان تکرار دوره ای
  • امکان ثبت
    کارهای روزانه (To-do)
  • امکان فعال
    نمودن زنگ برای اذان، یادآوری ها و کارهای
    روزانه
  • عملکرد مستقل
    برنامه برای نمایش و تایپ زبان فارسی
  • ...

راهنمای نصب


دریافت نرم افزار



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/5/26 :: ساعت 12:25 عصر )

»» قرض الحسنه در قرآن

«من ذا الّذى یقرض اللّه قرضاً حسناً فیضاعفه له أضعافاً کثیرة ...»(1192)
 
373
- تعبیر کردن از انفاق در راه خدا به قرض، تعبیرى مجازى است و میان قرض
(اصطلاحى که انسان چیزى را بدهد تا مثل آن بازگردانده شود) و قرض دادن به
خداوند از چند جهت تفاوت وجود دارد:

 
 الف - قرض گرفتن انسان نشانه‏ى احتیاج اوست، اما خداوند متعال محتاج نیست.
 ب - مالى که قرض گیرنده تحویل مى‏گیرد، ملک او حساب نمى‏شود، اما در قرض دادن به خدا مالى که ما به او قرض مى‏دهیم، ملک واقعى اوست.
 پس
باتوجه به تفاوت‏هاى پیش گفته، سرّ تعبیر به قرض از انفاق آن است که کار
خیر نزد خداوند ضایع نمى‏شود و همان گونه که اداى قرض لازم است، خداوند در
برابر انفاق‏ها و کارهاى خیر، ثواب و پاداش عنایت مى‏فرماید.(1193)
 
 374 - خداوند براى ترغیب مؤمنان به انفاق، تعبیر به قرض دادن مى‏کند و این معنا همه‏ى موارد زیر را دربر مى‏گیرد؛
 
انفاقات
واجب و مستحب مانند زکات و خمس و نفقه‏ى واجب النفقه و صدقه‏ى مستحب و
صله‏ى رحم و احسان به فقرا و ایتام و سادات و اعتلاى کلمه‏ى دین و مصارف
حج و زیارت و سوگوارى خاندان عصمت و طهارت‏علیهم السلام و کمک به اهل علم
و نشر کتب علمیّه و سایر مصارف خیریه که هر یک در حدّ خود، عبادتى بزرگ و
داراى ثواب بسیار است.(1194)

 
 375
- خداوند انفاقى را که در راه او انجام مى‏گیرد، قرض به خود قلمداد فرموده
که چند برابر آن باز گردانده خواهد شد و این مردم را نسبت به این کار
تشویق مى‏کند.
 
نکته‏ى کاربرد استفهام و عدم استعمال امر و فرمان، این است که مخاطبان، سختى و مشقت امر را احساس نکنند.
 
 تدریجى بودن احکام اسلام‏
 
 روش
قرآن کریم در مبارزه با انحرافات ریشه‏دار اجتماعى این است که تدریجاً
زمینه‏سازى مى‏کند و افکار عمومى را با مفاسد آن‏ها آشنا مى‏سازد. بعد از
حاصل شدن آمادگى کامل، قانون را به صورت صریح اعلام مى‏کند، و این معنا در
باره‏ى تحریم شراب و ربا به خوبى از قرآن استفاده مى‏شود.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/5/19 :: ساعت 12:12 عصر )

»» راه رشد » تربیت به معناى تزکیه نفس و اخلاق

تربیت
نفس عبارت است از آراستن نفس به نیکى‏ها و پیراستن آن از بدى‏ها و
آلودگى‏ها به تعبیر دیگر تربیت و تزکیه نفس، یکى از اهداف بزرگ رسالت
انبیاست که قرآن مى‏فرماید: «و لقد منّ اللَّه على المؤمنین اذبعث فیهم
رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و
الحکمة»(97) یعنى همانا خداوند بر افراد با ایمان منت نهاد و نعمت سنگینى
را بر آن‏ها ارزانى داشت که بر آنان پیامبرى را مبعوث نمود تا بر آنان
آیات خداوندى را تلاوت کند و آنان را از آلودگى‏ها پاک سازد و به آن‏ها
کتاب و حکمت تعلیم دهد.
 اخلاق که ناظر بر جنبه‏هاى معنوى و روحى شخصیت
انسان و ارائه طریق به سوى کمالات و خوبى‏ها و فضایل است در ابتدا اصطلاحى
براى علم اخلاق نبوده است وضع اولیه اخلاق به صورتى بوده است که شامل همه
خصوصیات باطنى و شخصیتى فرد مى‏گردیده است. اخلاق جمع «خُلق» و به معناى
خصوصیات و اوصاف باطنى و درونى انسان است حدیث معروف نبوى «انما بعثت
لاتمّم مکارم‏الاخلاق»(98) یعنى من براى به اتمام رساندن خوبیهاى اخلاق
مبعوث شده‏ام. ناظر به تکمیل و کمال رساندن ابعاد معنوى و شخصیتى انسان‏ها
و بیان و تعبیرى از تربیت است. سیرى در کتاب‏هاى اخلاق از قبیل جامع
السعادات، معراج‏السعاده، اخلاق ناصرى، محجّة البیضاء، احیاء العلوم، این
حقیقت را به خوبى روشن مى‏سازد که اخلاق و تربیت سابقاً از یکدیگر جدا
نبوده‏اند. این کتاب‏ها مملوّ از رهنمودهاى تربیتى است. دانشمندان اسلامى
مطالب تربیتى را ضمن مباحث اخلاقى مورد بحث قرار دادند و این امر دلالت
مى‏کند که تربیت و اخلاق در نظر آنان به یک معنا بوده و در یک بخش مورد
بررسى قرار گرفته است. به نظر فارابى سعادت آخرین هدفى است که انسان براى
وصول به آن مى‏کوشد. سعادت جز با ممارست کارهاى نیک به دست نمى‏آید. ابن
سینا معتقد است که پدر و مادر باید براى فرزندان خود نام نیکو انتخاب کنند
و آن‏گاه که کودک براى هرگونه تربیتى آمادگى و قابلیت دارد به تربیت او
بپردازند و سختى و نرمى و تشویق و ترهیب را به هم آمیزند. براى طفل، معلمى
را در نظر بگیرند که دیندارو خردمند و داراى اخلاق پسندیده باشد.(99)
 تربیت از نظر غزالى براى این است که:
 الف: کودک سعادت دین و دنیا را حاصل کند.
 ب: خوشنودى خداوند را به دست آورد.
 ج: نفس امّاره را مطیع و اخلاق خود را مهذّب نماید.
 همان
گونه که بدن انسان با غذا رشد و کمال مى‏یابد، نفس انسان نیز در ابتدا
ناقص و پذیراى کمال است. کمال نفس، به تربیت و تهذیب اخلاق و تغذیه آن به
علم است.(100)

97) آل عمران، 164.
98) بحارالانوار، ج 16، ص 210.
99) تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ج 2، ص 432.
100) تاریخ فرهنگ ایران، ص 155.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/5/19 :: ساعت 12:10 عصر )

»» خیانت جبرییل امین، شعار یهودیان

فرشته

ُقلْ
مَنْ کَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ
بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَینَ یدَیهِ وَهُدًى وَبُشْرَى
لِلْمُؤْمِنِینَ

(آنها می‌گویند: «چون
فرشته‌ای که وحی را بر تو نازل می‌کند، جبرئیل است، و ما با جبرئیل دشمن
هستیم، به تو ایمان نمی‌آوریم!») بگو: «کسی که دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت
دشمن خداست) چرا که او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل کرده است؛ در
حالی که کتب آسمانی پیشین را تصدیق می‌کند؛ و هدایت و بشارت است برای
مؤمنان.»

«البقرة/97»

 

استاد جعفر سبحانی در کتاب گرانسنگ در ساحل تقریب می نویسد:

«
یکی از موانع تقریب ، ناآگاهی فرق اسلامی از عقاید همدیگر است؛ ناآگاهی که
همراه با یک رشته تهمت ها و ناروایی ها است ، مسلماً چنین ناآگاهی مایه
خصومت و دوئیت خواهد بود .

اکنون در اینجا نمونه هایی را یادآور می شویم تا پایه تأثیر این جهل بر تفرقه و دو دستگی روشن شود:

در
سال 1336 به زیارت خانه خدا مشرف شده بودم و در بازار مکه وارد مغازه ای
شدم تا چیزی به عنوان سوغات تهیه کنم، اتفاقاً صاحب آن نیز از قبل با من
آشنا بود . او در صدد بود از عقاید من آگاه شود ، از این رو پرسید : شما
شیعیان بعد از نماز با حرکت دادن دست های خود ، چه می گویید؟

گفتم : می گوییم : الله اکبر ، الله اکبر ، الله اکبر .

او با شگفتی گفت: من شنیده ام که شما سه بار می گویید : خان الأمین!

جایی
که پایه اطلاع یک تاجر مکی ، که هر سال با هزاران شیعی سر و کار دارد ،
این باشد ، باید دید پایه اطلاعات دور افتادگان از این مکتب چگونه است ؟ !

باید دانست که جمله « خان الأمین » شعار یهودیان است که می گویند
جبرئیل امین خیانت کرد و نبوّت را که از آن آل اسحاق بود به آل اسماعیل
تفویض کرد و از این جهت جبرئیل را دشمن می شمارند و شعار خان الأمین سر می
دهند .

متأسفانه این شعار ناروا که ساخته اندیشه ناپاک یهود است ، به شیعه نسبت داده می شود . ( 1 )

* باز در همان سال یکی از مدرسان حرم شریف که به منزل او وارده شده بودم ، به دیدنم آمد و پس از مذاکراتی پرسید :

« هَلْ لِلشیعَة تَأْلیف ؟ » ؛ « آیا شیعه کتابی دارد ؟ »

گفتم
: یالَلأسف ، شخصی در امّ القرای اسلام به سر می برد ولی تا این حد از
فرهنگ شیعه ناآگاه است . در حالی که روزگاری مکه و مدینه مرکز شیعه بود (
2 ) و سالیان درازی حاکمان مکه را شرفا تشکیل می داده اند که بر مذهب شیعه
زیدی و یا امامی بودند ، ولی تبلیغات سوء آن چنان اثر نهاده که مدرس حرم
از اصالت شیعه تا این حد ناآگاه است که حتی نام کتب شیعه را نشنیده است !
مقداری با او سخن گفتم و چند کتابی که در اختیارم بود تقدیمش کردم .»

پی‌نوشت‌ها_______

1
ـ تفسیر رازی ، ج 1 ، تفسیر آیه { قُلْ مَنْ کَانَ عَدُوّاً لِجِبْرِیلَ
فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَی قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللهِ } بقره : 97

2 ـ
ابن حجر در مقدمه کتاب « الصواعق المحرقه » علل نگارش کتاب خود را چنین می
نویسد: «ثمّ سئلت قدیماً فی اقراءه فی رمضان سنة 950 هـ . بالمسجد الحرام
لکثرة الشیعة و الرافضة و نحوهما بمکة المشرفة أشرف بلاد الإسلام .» (
صواعق المحرقه ، ج 3 ) .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( چهارشنبه 88/4/24 :: ساعت 6:39 عصر )

»» وهابی‎ها و تبرک به قبر پیامبر اکرم

قبر پیامبر اکرم

از
جمله مواردی که وهابی‏ها به مسلمانان، علی‏الخصوص شیعیان ایراد می‏گیرند و
نسبت به آن حساس هستند، آداب روضه منوره و حرم رسول خدا(صلی الله علیه و
آله) از هنگام ورود به حرم، کیفیت ایستادن، تبرک جستن به قبر و یا
ستون‏ها، منبر و ... می‏باشد.

صنعانی که از وهابیون می‏باشد
می‏گوید: طواف قبور و تبرک و دست کشیدن یا لمس اعضای دیگر به قبور پیامبر
و اهل‏بیت شرک است و این اعمال، مانند افعال جاهلیت برای بت‏ها
می‏باشد.(1)

وهابی‏ها در نامه‏ای که به «شیخ الرکب المغربی» نوشتند، بیان کرده‏اند که:

تعظیم
قبور انبیاء و اولیاء از موارد شرک و عبادت بت‏ها محسوب می‏شود.(2)  برای
پاسخ به این شبهه و اتهام وارده به مسلمانان، علی‏الخصوص شیعیان ذکر چند
نکته لازم است:

1- تعظیم و احترام به قبور انبیاء و اولیاء از مصادیق بزرگداشت و تعظیم شعائر الهی است:

«و من یعظم شعائر الله فانّها من تقوی القلوب»؛ و هر کس شعایر الهی را بزرگ شمارد، همانا که آن از پرهیزگاری دل‏هاست.(3)    

هیچ
دلیلی بر تحریم تعظیم قبور وجود ندارد. مگر این که برخی اعمال در آنجا
انجام شود و نیّت عبادت بر آن حمل شود مانند: سجده بر قبور، نماز خواندن
بر آنها و هر نوع احترامی که به قصد عبادت باشد نه صرفاً احترام و محبت.

2- باید به این نکته توجه داشت که هر تعظیم و خضوعی عبادت نیست و موجب شرک نمی‏شود و حرام نیست.

هیچ
دلیلی بر تحریم تعظیم قبورانبیا و اولیا وجود ندارد. مگر این که برخی
اعمال در آنجا انجام شود و نیّت عبادت بر آن حمل شود مانند: سجده بر قبور،
نماز خواندن بر آنها و هر نوع احترامی که به قصد عبادت باشد نه صرفاً
احترام و محبت.

بلکه آن خضوع و تعظیمی عبادت شمرده می‏شود
که در برابر فردی که برای او مقام الوهیت قائل است و او را خدا می‏داند،
شرک است. در مقاله گذشته اشاره کردیم که عبادت چه معنایی دارد و در چه صورت، عملی عبادت محسوب می‏شود. در غیر این صورت
احترام و تعظیم در مقابل والدین، بزرگان و اساتید و امیران همه باید عبادت
و در نتیجه شرک محسوب شوند.

پس احترام و تعظیم در برابر کسی که خدا
او را بزرگ قرار داده، مانند انبیاء، اولیاء، علما و صالحین، عبادت نیست،
بلکه چون خداوند آنها را بزرگ شمرده ما نیز او را بزرگ می‏شماریم در نتیجه
این کار به نوعی تعظیم و بزرگداشت خداوند است. مانند احترام به پدر و
مادر، احترام و تعظیم به کعبه، مسجدالحرام، رکن، مقام، عرفات و نظایر
آنها، همه اینها به اعتبار انتساب به خداوند محترم هستند. و همین‏طور است
احترام و تعظیم پیامبران و اولیاء و صالحان، همان‏طور که در زمان حیاتشان
شرک نیست بلکه از نظر آیات و روایات پسندیده است و در حال ممات و پس از
مرگ هم تعظیم و تکریم ایشان دارای فضیلت است زیرا حرمت آنها با مرگشان از
بین نمی‏رود. مالک در مناظره‏ای که با منصور دوانیقی در حرم رسول خدا(صلی
الله علیه و آله) داشت گفت:

«انّ حُرمة النبی میتاً کحرمته حیّاً؛ احترام پیامبر بعد از وفات، همانند احترام او در حال حیات است.(4)

جمله فوق به بحث توسل و حیات برزخی رسول خدا دلالت دارد و وهابی‏ها می‎گویند که:

ما
اعتقاد داریم که پیامبر در قبر، از حیات برزخی بالاتر از شهدا که قرآن به
آن تصریح نمود، برخوردار است، زیرا آن حضرت از شهیدان، افضل است.(5) 

پس
با توجه به حقایق مربوط به حیات رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و لزوم
احترام به آن حضرت، مکانی که در برگیرنده جسد انبیاء و اولیاست یعنی قبور
آنان نیز در خور احترام و تکریم است و این احترام و اظهار محبت‏ها نظیر
بوسیدن و دست کشیدن به قبور و مانند آن، عبادت آنها یا عبادت سنگ‎ها نیست
و این اماکن به جهت این که مدفن انبیاء و اولیاء است شرف و حرمت پیدا
کرده‏اند. و در خور تکریم می‏باشند. همانطور که جلد قرآن از هر جنسی که
باشد، به علت مجاورت با قرآن باید محترم باشد و نباید آن را نجس نمود، چون
توهین به قرآن محسوب می‎شود.

احترام
و تعظیم در برابر کسی که خدا او را بزرگ قرار داده، مانند انبیاء، اولیاء،
علما و صالحین، عبادت نیست، بلکه چون خداوند آنها را بزرگ شمرده ما نیز او
را بزرگ می‏شماریم در نتیجه این کار به نوعی تعظیم و بزرگداشت خداوند است.

آیا کسی احترام به مقام ابراهیم و تعظیم حجرالاسود و یا طواف کعبه را، عبادت سنگ‏ها، و آن اماکن می‏داند؟

3- تمام این امور از قبیل: طواف، لمس منبر و قبر و دیوار و ... به قصد تبرک انجام می‏شود

 و
در روایات اهل تسنن و تشیع و تاریخ وارد شده است که در صدر اسلام،
مسلمانان به آبی که پیامبر با آن، دست خود را می‏شست یا مویی که از پیامبر
ریخته می‏شد و یا به آب دهان آن حضرت تبرک می‏جستند. برای نمونه به بعضی
از این موارد اشاره می‏کنیم:

- در سیره حلبیه  آمده است:

عروة
بن مسعود ثقفی در سال صلح حدیبیه نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله)
ایستاده بود، ناگهان دید که اصحاب ایشان به خاطر تبرک جستن به آبی که
پیامبر با آن وضو می‏گرفت و یا دست خود را می‏شست، بر هم سبقت گرفته و
نزدیک بود برای دستیابی به آن آب، یکدیگر را بکشند و همین کار را با آب
دهان حضرت انجام می‏دادند و نیز مویی از حضرت نمی‏افتاد مگر این که اصحاب
آن را می‏گرفتند.(6)     

- بخاری در باب صفة البنی(صلی‏الله علیه و آله) از ابی جحیفه نقل می‏کند:

پیامبر
در سفری به سوی وادی بطحاء (بیابان مکه) از منزل خارج شد، هنگام نماز، وضو
گرفت و دو رکعت نماز ظهر و دو رکعت نماز عصر بجا آورد - تا آنجا که
می‏گوید- آنگاه مردم، دست آن حضرت را گرفته و به صورتشان می‏مالیدند.

راوی می‏گوید: من نیز دست پیامبر را گرفته و به صورت خود می‏مالیدم که دست حضرت از برف خنک‏تر و از مشک‏ خوش‏بو‏تر بود.

بخاری
در پایان این باب، از همین راوی نقل می‏کند: بلال، باقی مانده آب وضوی
رسول خدا را برای مردم آورد و آنان از آن آب تبرک نمودند.(7)    

بخاری
در باب استعمال فضل وضوء‏الناس، از ابی جحیفه نقل می‏کند: همراه رسول خدا
در مسافرت بودیم، حضرت وضو گرفت و مردم از آب باقی مانده وضوی ایشان،
می‏گرفتند و به خود می‏مالیدند.(8)

مالک در مناظره‏ای که با منصور دوانیقی در حرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) داشت گفت:

«انّ حُرمة النبی میتاً کحرمته حیّاً؛ احترام پیامبر بعد از وفات، همانند احترام او در حال حیات است.

مانند این روایت را بخاری در صحیح خود، «کتاب الصلاة» نیز آورده است و گفته است که مردم خود را به وضوی حضرت، مسح می‏کردند.(9)   

و قسطلانی گفته است که از این عبارت، جواز تبرک جستن به چیزی که جسد صالحان را لمس کرده استنباط می‏شود.(10)     

- مسلم در کتاب الصلاة از ابی جحیفه نقل می‏کند:

پیامبر
اکرم(صلی الله علیه و آله) را در بیابان مکه ملاقات نمودم... وقتی بلال آب
وضوی حضرت را آورد، مردم می‏شتافتند؛ بعضی به آب وضو می‏رسیدند و برخی نیز
به دیگران، رطوبت آن آب را می‏رساندند و قطره‏هایی از آن را بر آنها
می‏پاشیدند. و در حدیثی دیگر به همین صورت نقل می‏کند و می‏گوید: اگر کسی
به آب نمی‏رسید، از رطوبت آب دست رفیقش می‏گرفت و به خود می‏مالید. نووی
گوید: در این  باب است، تبرک جستن به آثار صالحان و استفاده کردن باقی
مانده آب وضو و غذای او و نوشیدنی‏ها و لباس‏هایشان است.(11)           

-
در جریان فتح مکه، داستان تبرک به وضوی پیغمبر(صلی الله علیه و آله) و
سبقت گرفتن بر هم و نگاه نمودن ابوسفیان به این منظره و تعجب از آن، معروف
است، که در کتاب‏های تاریخی ذکر شده است.

 

تبرک جستن به منبر پیامبر

سمهودی در آداب روضه منوره و حرم پیغمبر(صلی الله علیه و آله) می‏نویسد:

یکی
از آداب روضه منوره و حرم پیامبر اینست که نزد منبر شریف حضرت آمده و
بایستد و خدا را بخواند و او را به خاطر این که در کارش آسانی قرار داده،
حمد و سپاس گوید و بر رسول خدا درود فرستد و همه نیکی‏ها را از خدا بخواهد
و به او پناه برد، همان‏طور که ابن عساکر گفته است. در ادامه  آن اقشهری
می‏گوید: مردانی از اصحاب رسول خدا را دیدم وقتی که در مسجد (پیامبر)
بودند مانند رسول خدا قُبه جلو منبر گرفته و رو به قبله ایستادند و دعا
خواندند.

- عیاض در کتاب الشفاء از ابی‏ قسط و عتبی می‏نویسد:

اصحاب
رسول خدا همواره وقتی که در مسجد (پیامبر) بودند، قبّه منبر را که به سمت
قبر بود، با دستان خود می‏گرفتند و رو به قبله دعا
می‏کردند.(12)                

- ابوبکر اثرم می‏گوید: به ابوعبدالله (احمد بن حنبل) گفتم:

آیا
لمس و مسح کردن قبر پیامبر جایز است؟ گفت: نمی‏دانم. گفتم: منبر چطور؟
گفت: آری، در این باره روایتی است که آن را از ابن ابی فدیک از ابن ابی
ذئب از ابن عمر نقل می‏کنند که او (ابن عمر) منبر را مسح می‏کرد.(13) - در
فصلی از کتاب شرح الکبیر چنین آمده است که می‏گوید: در باره مسح
کردن منبر، روایتی وارد شده است که آن را ابراهیم بن عبدالله بن عبدالقاری
نقل کرده و در آن آمده که او، ابن عمر را دید که به جایگاه نشستن پیامبر
روی منبر، دست گذاشت، سپس دستش را بر صورت نهاد.(14) 

 

نتیجه‎:

با مطالعه این روایات که از کتب معتبر اهل تسنن استخراج شده دریافتیم که:

1-
بر خلاف نظر وهابی‎ها، تبرک جستن به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) هیچ
منافاتی با توحید ندارد و اگر فقط به عنوان تبرک این اعمال انجام شود، هیچ
نوع شرکی را به همراه نخواهد آورد. و مسلم است که هیچ مسلمانی رسول
خدا(صلی الله علیه و اله) را با دیدی غیر از نگاه پیامبری نمی نگرد و اگر
این همه محترم است به جهت پیامبری ایشان است و این که مورد رضایت خدای
متعال می باشد.

2- این روایات از منابع اهل تسنن استخراج شده است و
اگر فردی از این فرقه، به این روایات عامل نباشد دچار تفریط شده است و کسی
نمی تواند شیعیان را متهم نماید که این افکار و اعتقادات مختص به شیعیان
است .

3- این مسئله واقعیتی است که باید به
آن توجه نمود که اگر تبرک به آب وضو و آبی که روی دست پیامبر ریخته می‏شد
و موی پیغمبر جایز نبود؛ یقینا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در زمان
حیات خود مردم را از این اعمال نهی می‎فرمود.

4- قهراً
تبرک به قبری که همه جسم پیامبر را در برگرفته است نیز باید جایز باشد،
چون معیار در تبرک چیزی است که به پیغمبر وابسته بوده و به بدن مطهر و
مبارک آن حضرت به نوعی چسبیده و مرتبط بوده است، مانند لباس و مو و نظایر
آن و با توجه به این که قبر در برگیرنده بدن مطهر آن حضرت است، خصوصاً با
توجه به این که خود وهابی‏ها می‏گویند که پیغمبر در قبر به گونه‏ای است که
احساس دارد... پس تبرک جستن به قبر، چه با مالیدن دست باشد و چه بوسیدن و
چه طواف در اطراف آن، اینها تبرک به بدن پیغمبر است نه عبادت آن حضرت و یا
سنگ، آجر و ... .


پی‎نوشت‎ها:

1- کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، سیدمحسن امین، ص 341 .

2- کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، سیدمحسن امین، ص‏341 .

3- حج/32 .

4- تببین باورهای شیعی، ج 3، ص 61 .

5- رسائل الهدیّة السّنیّه، ص 41 به نقل از کشف الارتیارب، ص 110 .

6- سیره حلبیه، ج3، ص 15 .

7- صحیح بخاری، ج4، ص229- 231.

8- صحیح نجاری، ج1، ص 58- 59 .

9- صحیح بخاری، ج1، ص 134 .

10- ارشاد الساری، ج1، ص 467 .

11- صحیح مسلم با شرح نووی، ج4، ص 218- 220 .

12- وفاء الوفا، علی بن عبدالله سمهودی، ج4، ص 1401 .

13- وفاء الوفا، ج4، ص 1403 .

14- عبدالرحمان بن قدامه، الشرح الکبیر، ج 3، ص 496 .

با استفاده از کتاب توحید و زیارت، آیة الله سیدحسن طاهری خرم آبادی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( چهارشنبه 88/4/24 :: ساعت 6:36 عصر )

»» میلاد امام جواد مبارک

میلاد با سعادت حضرت جواد الائمه تبریک و تهنیت باد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله: «ادْعُوا اللَّهَ وَ أَنْتُمْ مُوقِنُونَ بِالْإِجَابَةِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَجِیبُ دُعَاءً مِنْ قَلْبٍ لَاهٍ»
خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بیخبر نمی پذیرد. (کنز العمال، ج2، ص72)
میلاد امام جواد مبارک

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( جمعه 88/4/12 :: ساعت 12:10 عصر )

»» دستورالعمل های چگونه زیستن

حجة الاسلام و المسلمین سید میرزا آقا شیرازی استاد نهج البلاغه

 جرج جرداق دانشمند مسیحی و استاد ادبیات عرب در لبنان می گوید : «جاذبه های کلمات امام علی (ع ) شوری در من ایجاد کرد که 200 بار نهج البلاغه را مطالعه کردم» .

بدون تردید یکی از مهمترین گنجینه های بی نظیر که در اختیار شیعیان قرار دارد مجموعه نفیس نهج البلاغه حضرت علی است . این مجموعه آنقدر پربار است که بقول استاد مطهری روزگار از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افکار و اندیشه های نو مرتبا بر ارزش آن افزوده است .

جرج جرداق دانشمند مسیحی و استاد ادبیات عرب در لبنان می گوید : «جاذبه های کلمات امام علی (ع ) شوری در من ایجاد کرد که 200 بار نهج البلاغه را مطالعه کردم

شیخ محمد عبده درباره فصاحت کلام آن حضرت می گوید : «از کلمات علی نه فقط روح بلاغت و فصاحت و حکمت و فضیلت را حس می کنیم بلکه واقعا اعجاز را در آن کلام می بینیم . آن بزرگوار گاهی با کلمات خود، انسان را به ملکوت اعلی می برد و زمانی متوجه اوضاع عادی جهان می سازد».

کلام مولا دو ویژگی منحصر به فرد دارد : یکی فصاحت و دیگری چندجانبه بودن الفاظ و عبارات در نهج البلاغه طوری تلفیق و ترکیب یافته است که همچون خورشید در آسمان ادبیات جهان می درخشد. سخن امیرالمومنین را فوق کلام مخلوق و مادون کلام خالق تعبیر کرده اند.

این مجموعه آنقدر پربار است که بقول استاد مطهری روزگار از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افکار و اندیشه های نو مرتبا بر ارزش آن افزوده است

این اثر جاویدان امروزه نه فقط برای شیعیان و سایر مسلمانان کتاب زندگی است بلکه برای تمام جهانیان می تواند نسخه شفا بخش باشد چرا که کلام علی واسطه فیض الهی است .

عهدنامه ماندگار مالک اشتر برای دنیای سرخورده از مکاتب و تشنه عدالت و انسانیت کافی است تا جهان را تبدیل به مدینه فاضله و بهشت برین نماید.

این گنجینه عظیم روح آدمی را صفا و جلا میدهد به انسان، آرامش و اطمینان می بخشد و موضوعات متنوع آن همگی عبرت آموز و انسان ساز است .

متاسفانه باید گفت امروزه این کتاب ارزشمند همچون قرآن بین مسلمانان غریب است و دلیل غربت آن هم وضع نامطلوب مسلمانان در جهان است . بی شک اگر امت اسلامی به نهج البلاغه حضرت علی (ع ) عمل می کردند در دنیا وضعیتی غیر از آنچه که هست میداشتند.

 

کلمات علی نه فقط روح بلاغت و فصاحت و حکمت و فضیلت را حس می کنیم بلکه واقعا اعجاز را در آن کلام می بینیم . آن بزرگوار گاهی با کلمات خود، انسان را به ملکوت اعلی می برد و زمانی متوجه اوضاع عادی جهان می سازد

در کشور شیعه و عاشق حضرت علی (ع ) یعنی جمهوری اسلامی ایران نیز این کتاب تنهاست و متولیان فرهنگی اعم از حوزه های دینی و نهادهای رسمی و دولتی و صداوسیما مع الاسف از این گنجینه انسان ساز استفاده لازم را نمی برند . آخر چگونه می توان افسوس نخورد که یک شخصیت مسیحی 200 بار نهج البلاغه را بدقت مطالعه کند اما بسیاری از شیعیان و پیروان آن امام همام نه یک بار بلکه حتی یک صفحه از آنرا نخوانده و حداکثر فقط نامی از آن شنیده اند.

امروزه نهج البلاغه نه فقط در بین توده مردم بلکه در حوزه های علمیه، دانشگاهها، مدارس و دیگر مراکز آموزشی تعلیمی و تربیتی ما حضور موثری ندارد. دولتمردان کشور اگر فقط و فقط عهدنامه مالک اشتر را سرلوحه کار و برنامه خویش قرار میدادند بطور قطع می توانستند کشور را به یک کشور نمونه و قابل الگوگیری برای دیگران تبدیل کنند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( جمعه 88/4/12 :: ساعت 12:7 عصر )

   1   2      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ختم قرآن در یک ماه
ادامه
ادامه
موضوع: قرآن و مدعیان دروغگو
اعراف کجاست؟ اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟
چند ذکر مفید!
میخواهم به دنیا بازگردم!
آماری از تعداد تکرار لغات قرآن
سادات باید قدر خویش را بدانندn
پاک کننده ترین شوینده گناه
نشانه های فرد عاقل
شیعه در جهنم نمی سوزد!
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 32
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 98830
» درباره من

امام زمان

» پیوندهای روزانه

رمضانیه [25]
داستان های بحار الانوار [24]
گلستان سعدی [49]
م‍وذن [37]
قرآن مشکات [129]
مکه همراه [131]
نوحه اگه منو رها کنی [41]
کتاب غرر الحکم و درر الکلم [95]
کتاب الکترونیکی توصیه های امام زمان [15]
نهج البلاغه [101]
مفاتیح الجنان (کتاب باقبات الصالحات) [99]
زیارت حضرت رقیه (س) [78]
زیارت حضرت عباس (ع) [80]
زیارت عاشورا [88]
زیارت آل یس (امام زمان عج) [86]
[آرشیو(24)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
از[2] . قرآن[2] . یک[2] . یکصد و پنجاه . کجاست؟ . آماری . قرآن کریم . قرآن کریم » . قرآن و احادیث . قرض الحسنه . کریم . گناه . لغات . موضوع از . نکته . نکته از . هزار . هزار و . و . اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟ . اعراف . با نگاهی به . بدون محدودیت . تعداد . تکرار . دانلود نرم افزار مجانی . در قرآن . راه . رشد . سؤالی درباره ی قرآن . سخن روز . سیره پیامبر . شناسی .
» آرشیو مطالب
پاییز 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
پاییز 1388
زمستان 1388
زمستان 88

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
آخرین روز دنیا
اسپایکا
مرکز آموزشی نرم افزار ها به زبان پارسی

مذهب عشق
پایگاه مقاومت بسیج شهید کلاهدوز ( باقرشهر )
فقط رئال مادرید
مذهبی
مقالات قرآنی دانشجویان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد
هر چی که بخواهی هست
سرای حقیقت
امیر
قالب های پارسی بلاگ
انتخاب
آخرین منجی
مرکز دانلود رایگان free Download فروش بهترین نرم افزار و برنامها
جواب تبیان
دانلود

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب