سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بترس که خدایت در معصیت خود بیند و در طاعت خویش نیابد و از زیانکاران باشى . پس اگر نیرومند شدى نیرویت را در طاعت خدا بگمار و اگر ناتوان گشتى ، ناتوانى‏ات را در نافرمانى او به کار دار . [نهج البلاغه]
امام زمان
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» آرشیو

برای دیدن مطالب ودانلودهای بیشتر [آرشیو(28)]پیوندها و[عناوین آرشیوشده]برای مطالب مراجعه کنید

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/11/5 :: ساعت 4:7 عصر )

»» چه کسی خائن است؟

لعنت خدا بر شمر

و لعن الله امة دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التى رتبکم الله فیها؛ خدا لعنت کند گروهى را که شما را از مقام خودتان دفع کردند و از مراتب ریاستى که خدا شما را در آن مرتبه قرار داده بود، دور نمودند.

 

"دفع"؛ به معنای دور کردن و راندن است.

"مقام"؛ در اصل به معنای مکان برخاستن است که در اینجا به معنای منزلت و پایگاه است.

"ازاله"؛ به معنای دوری کردن است.

"رتَّب"؛
یعنی آن را پابرجا و استوار گردانید. مراتب جمع مرتبه است که در این فراز
به معنای منزلت و مقام بلند است و منظور مرتبه معنوی است که برای ائمه
اطهار در عالم حقیقت ثابت و پابرجا بوده است.

باید
بپذیریم که این غاصبان خلافت همان پیرمردانی هستند که جوانی شان را در راه
عقیده و پیامبرشان گذرانده‎اند؛ ولیکن پس از رحلت رسول خدا، همان بزرگان
اسلام، به گمراهی می‎افتند و به خاطر تعصبات قومی و شخصی، خودخواهی‎ها،
حسادت‎ها، و کینه‎ها در مقابل آن بزرگ مرد؛ یعنی امام علی (علیه‎السلام)
ایستادند و حقش را غصب نموده و مسیر تاریخ را تغییر دادند.

شرح فراز فوق

منظور از امت و گروهی که ائمه(علیهم‎السلام) را از مقام ظاهری شان محروم و دفع نمودند، همان موسسین ظلم بر آنان هستند، که در شماره قبل  توضیح دادیم. در این مطلب چهره ی اصلی این ستم را نمایان می‎کنیم. 

منظور
از گروهی که امامان را از رتبه تعیین شده از طرف خدا، دور نمودند، بنیان
گذاران ظلم و ستم می‎باشند، که در سقیفه جمع شده و خلافت ظاهری را از حضرت
علی (علیه‎السلام) و آل علی غضب نمودند.

منظور
از مقام و رتبه ی اهل بیت همان ولایت و سیاست برای مسلمین است، که خداوند
برای اجرای احکام و اقامه ی حدود در پیاده کردن احکام اسلام و ایجاد
عدالت، به آن بزرگواران عنایت فرموده است.

بدیهی است که
مقام امامت، مقامی است والا که دست مخالفین به آن نمی‎رسد؛ چرا که امامت
در معنای حقیقی خود، مقامی خدایی و کمالی نفسانی است که احدی را توان غصب
آن نیست. و منظور از "رتبکم الله فیها" آن است که این مقام و مرتبه غصب
شده، از طرف خداوند برای شما اهل بیت رسیده است.

نتیجه این
که از آن مرتبه‎هایى که خدا براى شما ثابت و استوار نموده شما را دور
گردانیدند و حق شما را غصب کردند که همان خلافت و ریاست ظاهرى باشد. چرا
که مقام واقعى آل محمد(علیهم‎السلام) را کسى نمی‎تواند بگیرد، مانند علم،
کمال، شجاعت و معجزات آنان چیز گرفتنى نیست. و آن ریاستى که خداوند در
دنیا به آنها تفویض فرموده بود؛ دشمنان آن را غصب کردند؛ چرا که خلافت
واقعى قابل غصب نیست.

لعن
در این فراز از زیارت، به معنای دور شدن از غیر حضرت علی(علیه‎السلام) و
پیوستن به امامت و عدالت اوست، نیز با لعن می‎گوییم که اسلام بدون امامت
را نمی‎خواهیم.

واقعیتی انکارناپذیر

آنچه
را که نمی‎توان انکار کرد اینست که بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)،
حق علی(علیه‎السلام) و حق مردم و بالاتر از همه ی حق الهی پایمال شد و
برخلاف امر و رضای پیامبر اکرم عمل شد.
بدون توجه به وصیت و سفارش آن بزرگوار، دیگری
را که شایسته نبود را خلیفه نموده و با رای تعدادی از مهاجرین و انصار،
جانشین پیامبر اکرم را تعیین نمودند و نامش را اجماع نهاده و به نام
دموکراسی و حکومت مردمی، به مردم خیانت کردند، بدون این که خود مردم متوجه
این خیانت بزرگ شوند. و در این میان حضرت علی(علیه‎السلام)، آن
همیشه مظلوم و اول یار رسول خدا و کارشناس دین و مدیر لایق حکومت، بیست و
پنج سال فقط به خاطر حفظ اسلام و عدم تفرقه بین مسلمین، سکوت تلخی اختیار
کرد. که به تعبیر خود حضرت، صبر کرد در حالی که استخوان در گلو  و تیغی در
چشم داشت.

 

باور کنیم که...

باور کنیم که آنچه اتفاق
افتاد و این غصب ولایت و تغییر مسیر تاریخ، توسط مشرکان و کافران انجام
نشد بلکه توسط نزدیک ترین یاران پیامبر اکرم؛ کسانی که جزو مسلمانان اولیه
بودند، چنین توطئه‎ای صورت گرفت و خلافت به جای امامت نشست.

باید
بپذیریم که این غاصبان خلافت همان پیرمردانی هستند که جوانی شان را در راه
عقیده و پیامبرشان گذرانده‎اند؛ ولیکن پس از رحلت رسول خدا، همان بزرگان
اسلام، به گمراهی می‎افتند و به خاطر تعصبات قومی و شخصی، خودخواهی‎ها،
حسادت‎ها، و کینه‎ها در مقابل آن بزرگ مرد؛ یعنی امام علی (علیه‎السلام)
ایستادند و حقش را غصب نموده و مسیر تاریخ را تغییر دادند.

   با خواندن این فراز از زیارت توجه داشته باشیم و از خدا استعانت جوییم،

 تا مبادا ما نیز در زمان خود، به خاطر هوای نفس و غلبه ی شیطان، پشت به

                                امام زمان مان کنیم.

علت لعن غاصبان خلافت

ایشان
مستحق لعن هستند چرا که از فرمان خدا و رسولش سرپیچی کرده و حرمت رسول خدا
و عترتش را نگه نداشتند. پس همه کسانی که به اهل بیت پیامبر اکرم بی توجهی
کرده و آنها را از مقامی که خداوند برای آنها مقدر کرده بود، محروم
نمودند؛ مستحق لعن هستند.

 

آثار فردی و اجتماعی لعن کردن

لعن
در این فراز از زیارت، به معنای دور شدن از غیر حضرت علی(علیه‎السلام) و
پیوستن به امامت و عدالت اوست، نیز با لعن می‎گوییم که اسلام بدون امامت
را نمی‎خواهیم.

هنگامی که این فراز را می‎خوانیم باید توجه
داشته باشیم که چرا حق امام علی(علیه‎السلام) و مردم پایمال شد؟ چون دین
نداشتند؟ و یا این که نماز و روزه و حج و جهاد را قبول نداشتند؟ و یا به
خاطر گرفتاری‎های نفسانی و غلبه قوای شیطان درونی بر قوای الهی آنها بود؟

اثر
اجتماعی این فراز از زیارت عاشورا اینست که درمی‎یابیم که اسلام به نماز و
روزه و حج و ... منتهی نمی‎شود؛ بلکه اسلام یک دین اجتماعی، سیاسی و
فرهنگی و اقتصادی است، لذا ما با لعن خود، از تمام افرادی که به ناحق بر
مردم حکومت کرده و باعث تعطیلی احکام الهی شدند، دوری می‎نماییم.

با
خواندن این فراز از زیارت عاشورا توجه داشته باشیم و از خدا استعانت
جوییم، تا مبادا ما نیز در زمان خود، به خاطر هوای نفس و غلبه شیطان، پشت
به امام زمانمان کنیم.

اثر اجتماعی این فراز از زیارت عاشورا
اینست که درمی‎یابیم که اسلام به نماز و روزه و حج و ... منتهی نمی‎شود؛
بلکه اسلام یک دین اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است، لذا ما با لعن
خود، از تمام افرادی که به ناحق بر مردم حکومت کرده و باعث تعطیلی احکام
الهی شدند، دوری می‎نماییم.

و در نهایت اعلان می‎کنیم که اسلامی که در آن ولایت حضرت علی و اولاد علی(علیهم‎السلام) نباشد، مطرود و غیرقابل قبول است.      


با استفاده از شرح زیارت عاشورا، علی اصغر عزیزی تهرانی و شرح زیارت عاشورای آیة الله میرخانی.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/11/5 :: ساعت 4:4 عصر )

»» لعنت بر کسی که ...

لعن بر قاتلان امام حسین علیه السلام

فلعن الله امة اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت؛ پس خدا از رحمتش دور گرداند آن جماعتى را که اساس ظلم و جور را بر شما اهل بیت تاسیس نمود.

 

"لعن" در
لغت به معنى طرد و راندن و دور کردن از جانب خدا است، و دور شدن از مقام
قرب و جوار رحمت خداوند است. و در میان مردم به معنای دعای نفرین است.

"امة" به معنای گروه و جماعت است.

"اساس" به معنای بنیاد نهادن و پایه‎گذاری است .

"ظلم" یعنی چیزی را در غیر جای خودش قرار دادن.

"جور" به معنای ستمگری و خارج شدن از راه است.(1) 

 

لعن در قرآن کریم

خداوند در مواردی، گروه یا افرادی را ملعون خود قرار داده است، چنانکه می‎فرماید:

«ان
الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخرة»(2)؛ کسانی که
خدا و رسولش را اذیت می‎کنند مورد لعنت خداوند در دنیا و آخرت هستند.

دهها
آیه دیگر نیز وجود دارد که در آنها افراد یا گروهی مورد لعن قرار
گرفته‎اند؛ البته آیات نشانگر این هستند که لعن مختص کافران نیست، بلکه هر
معصیت‎کاری ولو مسلمان به تناسب گناهش از رحمت خداوند دور می‎شود؛ و ما در
اینجا به این یک آیه اکتفا نمودیم.

 

کسانی که مورد لعن پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) هستند؟

در روایاتی از نبی مکرم اسلام شش گروه هستند که مستحق لعن شدن هستند:

1- کسانی که در کتاب خدا دست برده و چیزی بر آن بیفزایند.

2- افرادی که قضا و قدر خدا را تکذیب کنند.

3-
آنان که از روی قدرت شخصی و روحیه استبدادی، بر مردم حکومت کنند و افراد
نالایق و پست را عزت بخشند و نااهلان را تکریم نمایند و محترمین را خوار و
خفیف کنند.

4- کسانی که محرمات خداوند را حلال و آنها را مباح می‎شمارند.

5- آنان که به عترت من توجه نکنند و حرمت آنها را از بین ببرند.

6- افرادی که سنت مرا ترک کنند و به آن عمل ننمایند.(3)  

با تامل بر این روایات در می‎یابیم که تمام کسانی که در این زیارت مورد لعن قرار گرفته‎اند از مستحقین واقعی لعن هستند.

سخت‎ترین
ظلمى که بر اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، بلکه بر همه اهل عالم تا
روز قیامت شد دو ظلم بود: یکى مانع شدن از نوشتن وصیت پیامبر اکرم در
آخرین ساعت عمر خود، و دیگری موضوع جمع شدن در سقیفه و گرفتن حق آل محمد .

موسسین بنیاد ظلم

سخت‎ترین
ظلمى که بر اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، بلکه بر همه اهل عالم تا
روز قیامت شد دو ظلم بود: یکى مانع شدن از نوشتن وصیت پیامبر اکرم در
آخرین ساعت عمر خود، و دیگری موضوع جمع شدن در سقیفه و گرفتن حق آل محمد .

اما
در مورد وصیت پیغمبر(صلی الله علیه و آله)، محمد بن عبدالکریم شهرستانى که
از بزرگان علمای اهل تسنن است در کتاب معروف خود "ملل و نحل" گوید: اولین
اختلاف بزرگى که در اسلام واقع شد همان است که محمد بن اسماعیل بخارى به
اسناد خود از عبدالله بن عباس نقل نمود که وقتی پیامبر اکرم ساعات آخر خود
را می‎گذراند، فرمود: "ایتونى بدوات و قرطاس اکتب لکم کتابا لا تضلوا
بعدى؛ دوات و کاغذى بیاورید تا براى شما چیزی بنویسم که بعد از من گمراه
نشوید." عمر گفت درد بر او غلبه کرده، حسبنا کتاب الله؛ کتاب خدا ما را بس
است و احتیاجى به نوشته آن حضرت نیست .

اگر می‎گذاشتند
پیامبر مطلبی را بنویسد پس از رحلت آن حضرت این همه اختلاف در بین مردم به
وجود نمی‎آمد و سقیفه‎اى درست نمی‎شد و حق آل محمد از بین نمی‎رفت .

دومین
ظلمى که بر آل محمد(صلی الله علیه و آله)، بلکه بر همه اهل عالم تا روز
قیامت شد موضوع جمع شدن در سقیفه ساعده و گرفتن حق اهل بیت بود.

موسسین
ظلم و ستم بر اهل بیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) همان افراد سقیفه
هستند که با پشت پا زدن به تمام سفارشات پیامبر، در زمانی که هنوز پیکر
مطهر پیامبرشان را دفن نکرده بودند، دست به بزرگترین خیانت اسلام زدند، که
برای همیشه تا روز قیامت، آثار این ننگ، دامن بنیانگزاران آنها را فرا
گرفته است.

اگر
می‎گذاشتند پیامبر مطلبی را بنویسد پس از رحلت آن حضرت این همه اختلاف در
بین مردم به وجود نمی‎آمد و سقیفه‎اى درست نمی‎شد و حق آل محمد از بین
نمی‎رفت .

اینان بنیانگزاران ظلم بر اهل بیت(علیهم‎السلام)
معرفی شده‎اند، ایشان مسیر تاریخ بشریت را تغییر دادند، چون اگر
می‎گذاشتند رهبری مردم بر اساس خواسته خداوند و رسولش به دست حضرت
علی(علیه‎السلام) بیافتد، اسلام به بیراهه نمی‎رفت، تا جایی که فرزند عزیز
رسول خدا با بدترین وضع به شهادت برسد.

 

از سقیفه تا کربلا

داستان
سقیفه شش بار در این زیارت شریف با الفاظ گوناگون حکایت شده است که واقعه
"غصب خلافت" در زمان اجرای غسل رسول الله صورت گرفته و حادثه عاشورا پنجاه
سال پس از آن به وقوع پیوسته است، پس اولین خیانت پس از پیامبر ارتباط
مستقیم با جریان کربلا دارد.

سقیفه محل انعقاد نطفه شوم
"غصب خلافت" است که خلافت یزید ادامه همان غصب است. وقتی نزدیکترین یاران
پیامبر حق زعامت مسلمین را از امام علی(علیه‎السلام) گرفتند و به او ظلم
کردند چه انتظاری می‎توان داشت که خائنی از بنی امیه که دشمنی دیرینه با
خاندان رسول خدا داشته تحت لوای اسلام، دست به ظلم و ستم بر اهل بیت
پیامبر(علیهم‎السلام) نزند.

از سقیفه تا کربلا مسیری است که مردم را به دنیاپرستی و قدرت‎طلبی سوق داده تا به منزل شقاوت برسانند.

از سقیفه راهی پدیدار شد که در آن ظلم و ستم و حق‎کشی باب شد و قربانی کردن حقیقت نتیجه آن بود.

 

چرا موسسین ظلم مستحق لعن‎اند

پس
عاملین اصلی ظلم بر اهل بیت(علیهم‎السلام) از انصار و مهاجر بر اساس حکم
قرآن کریم مورد لعن خداوند قرار دارند، چنانکه می‎فرماید: "ان الذین یوذون
الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخرة؛ کسانی که خدا و رسولش را
اذیت می‎کنند مورد لعنت خداوند در دنیا و آخرت هستند."

همچنین بر
طبق روایات بیان شده از رسول اکرم تارکین سنت آن حضرت و اذیت کنندگان عترت
و بدعت‎گزاران در دین مورد لعن رسول خدا و ملائکه قرار دارند.

موسسین
ظلم و ستم بر اهل بیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) همان افراد سقیفه
هستند که با پشت پا زدن به تمام سفارشات پیامبر، در زمانی که هنوز پیکر
مطهر پیامبرشان را دفن نکرده بودند، دست به بزرگترین خیانت اسلام زدند، که
برای همیشه تا روز قیامت، آثار این ننگ، دامن بنیانگزاران آنها را فرا
گرفته است.

آزار حضرت على(علیه‎السلام)

در
صحیح بخارى و مسند احمد بن حنبل و سایر منابع اهل تسنن و از منابع شیعه؛
تفسیر مجمع البیان و منهج الصادقین روایت می‎شود که
امیرالمؤمنین(علیه‎السلام) موى مبارک خود را به دست گرفت فرمود: رسول خدا
موى خود را به دست مبارک خود گرفته فرمود: اى على هر کس به مویى از موهاى
تو ایذاء رساند، به من ایذا رسانیده و هر کس به من ایذاء رساند به خدا
ایذاء رسانیده است.

از این حدیث به خوبى استفاده می‎شود که آزار مولا امیرالمؤمنین(علیه‎السلام) آزار رسول خدا و آزار ایشان، آزار به خدا است .

این روایت در شیعه و سنى متواتر است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

انا
و على من نور واحد، یا "على دمک من دمى و لحمک من لحمى و من ابغضک و
ابغضنى ابغض الله." و همچنین از آیه مبارکه مباهله معلوم می‎گردد که نفس
على نفس پیغمبر است پس چون مطابق آیه مباهله پیغمبر و على نفس واحد شدند؛
اذیت هر کدام اذیت دیگریست و اذیت آن دو اذیت خداست و کسى که خدا را اذیت
کند مطابق آیه صریح قرآن "لعنهم الله فى الدنیا و الاخرة"، مستوجب لعن خدا
واقع خواهد شد.

 

اذیت حضرت فاطمه(سلام الله علیها)

روایات
زیادى از پیغمبر اکرم رسیده و شیعه و سنى نقل کرده‎اند که هر کس حضرت
فاطمه (علیهاالسلام) را اذیت کند پیغمبر را اذیت کرده و هر کس پیغمبر را
اذیت کند خدا را اذیت کرده است. از جمله روایتی از امام احمد در مسند و
شیخ سلیمان در ینابیع المودة نقل کرده‎اند که پیغمبر(صلی الله علیه و آله)
فرمود: "فاطمة بضعة منى و هى نور عینى و ثمرة فؤادى و روحى التى بین حبنى
من اذاها فقد آذانى و من اذانى فقد آذى الله و من اغضبها فقد اغضبنى
یوذینى ما آذاها "؛ فاطمه پاره ی تن من و میوه  ی دل من و نور چشم من است
و روحی است بین دو پهلوى من . کسی که فاطمه را اذیت کند مرا اذیت نموده و
کسی که مرا اذیت نماید خدا را اذیت نموده و کسی که فاطمه را به غضب درآورد
مرا به غضب درآورده، اذیت می‎کند مرا کسى که او را اذیت نماید.

اینان
بنیانگذاران ظلم بر اهل بیت(علیهم‎السلام) معرفی شده‎اند، ایشان مسیر
تاریخ بشریت را تغییر دادند، چون اگر می‎گذاشتند رهبری مردم بر اساس
خواسته خداوند و رسولش به دست حضرت علی(علیه‎السلام) بیافتد، اسلام به
بیراهه نمی‎رفت، تا جایی که فرزند عزیز رسول خدا با بدترین وضع به شهادت
برسد.

بخارى و مسلم که دو عالم و محدث بزرگ عامه می‎باشند
در صیحیحین خود نوشته‎اند: حضرت فاطمه (علیهاالسلام) در حال خشم و غضب
دنیا را ترک نمود و بر او(خلیفه اول و دوم) غضبناک ماند و با او حرف نزد
تا وفات. آنگاه امیرالمؤمنین على(علیه‎السلام) بر او نماز گزارد و شبانه
دفنش نمود و اجازه نداد که خلیفه ی اول و دوم بر پیکر مطهرش حاضر شوند و
بر جنازه بى بى نماز بخوانند.(4)

و نیز عبدالله مسلم بن
قتیبه دینورى نقل می‎کند که فاطمه(سلام الله علیها) در بستر بیمارى به
خلیفه اول و دوم فرمود: خدا و ملائکه را شاهد می‎گیرم که شما دو نفر رضایت
مرا بدست نیاوردید. اگر پیغمبر را ملاقات کنم شکایت شما را خواهم کرد.(5)


پی‎نوشت‎ها:

1- مفردات .

2- (احزاب ، 57)

3- کنزالعمال، ج 38، ص 44 / بحارالانوار، ج 75، ص 339 .

4- کتاب کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی

5- الامامة والسیاسة، دینوری، ص 11 .

کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/11/5 :: ساعت 4:4 عصر )

»» گریه جنیان بر امام حسین(علیه‎السلام) امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام

«و جلت و عظمت مصیبتک فى السموات على جمیع اهل السموات»؛ و بزرگ و عظیم شد بلاها و صدمات شما در آسمانها و بر همه اهل آسمانها.

 

در مطلب قبل در مورد بزرگی مصیبت واقعه عاشورا سخن گفتیم و این که وحوش و پرندگان و
زمین و آسمان در این مصیبت نالان و غمزده بوده‎اند. در این مطلب به ادامه
بحث می‎پردازیم.

 

گریه جنیان بر امام حسین(علیه‎السلام)

در
کامل الزیاره از ابونصیر و از او از حضرت باقر(علیه‎السلام) روایت می‎کند
که فرمود: آدمیان و جنیان و مرغان و وحوش بر امام حسین(علیه‎السلام)
گریستند بطوری که اشک از چشمان آنها فرو ریخت .

در روایت
"محفوظ بن منذر" است که گفت مردى از بنى هاشم در "رابیه" که اسم محلى است
به من خبر داد که از پدرم شنیدم، می‎گفت ما متوجه کشته شدن امام
حسین(علیه‎السلام) نشدیم تا شب یازدهم محرم که با چند نفر نشسته بودیم.
صدایى شنیدیم که کسى اشعارى می‎خواند و راجع به کشتن امام
حسین(علیه‎السلام) در کربلا گریه می‎کرد؛ ولى او را نمی‎دیدیم. به او گفتم
خدا ترا رحمت کند تو کیستى؟ گفت من از جن‎هاى "نصیبین" هستم از حج مراجعت
کردم و براى یارى کردن آن حضرت به کربلا رفتم ولى وقتی رسیدم که آن حضرت
را شهید کرده بودند.

نقل است که وی اشعاری در مصیبت حضرت سیدالشهداء(علیه‎السلام) می‎خواند و گریه می‎کرد.

در
روایتی دیگر آمده است که برخی از جنیان که در واقعه بئر ذات العلم توسط
امیرالمومنین مسلمان شده بودند برای یاری امام حسین(علیه‎السلام) به کربلا
رفتند، اما امام اجازه‎ی جنگیدن به ایشان ندادند و ایشان پس از شهادت
حضرت، مجلس عزا و ماتم برپا نمودند.

 

عزاداری آسمانها

در
کامل الزیارات از امیرالمؤمنین(علیه‎السلام) روایت می‎کند که در "رحبه"
کوفه این آیه مبارکه را تلاوت می‎فرمود: "فما بکت علیهم السماء و الارض و
ما کانوا منظرین."

در
مجمع البیان نقل می‎کند که از ابن عباس نقل کردند که آیا آسمان و زمین بر
فوت کسى گریه می‎کند؟ گفت: بلى چون مؤمن از دنیا می‎رود، محل عبادت او در
زمین و محل صعود عمل او در آسمان که محل بالا بردن عمل او است؛ برای او
گریه می‎کنند.

ناگاه امام حسین(علیه‎السلام) از درى از
درهاى مسجد وارد شد فرمود: اما ان هذا سیقتل و یبکى علیه السماء و الارض.
آیه شریفه "فما بکت علیهم السماء و الارض و ما کانوا منظرین" درباره هلاکت
قبطیان و قوم فرعون است که فوت ایشان را تحقیر می‎نماید به این که آسمان و
زمین بر ایشان گریه نکرد و اعتنایى بر مرگ ایشان ننمود. از مفهوم این آیه
استفاده می‎شود که اگر کسى مؤمن و خداپرست باشد آسمان و زمین بر مرگ او
گریان شود.

در مجمع البیان نقل می‎کند که از ابن عباس نقل کردند که
آیا آسمان و زمین بر فوت کسى گریه می‎کند؟ گفت: بلى چون مؤمن از دنیا
می‎رود، محل عبادت او در زمین و محل صعود عمل او در آسمان که محل بالا
بردن عمل او است؛ برای او گریه می‎کنند.

انس
بن مالک از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت می‎کند که حضرت
فرمود: "ما من مؤمن الا و له باب یصعد منه عمل و باب ینزل منه رزقه فاذا
مات بکیا علیه"؛ هیچ بنده‎ی مؤمنی نباشد مگر آن که براى او دو در باشد یکى
جهت بالا بردن اعمالش و دیگرى برای پایین آمدن روزی او. و وقتی این بنده
بمیرد این دو در، از عروج عمل و نزول رزق محروم می‎شوند و بر او بگریند.

مرحوم
"سیدمهدى تبریزى"، در کتاب "ریاض المصائب" گوید که ابن عباس در تفسیر آیه
شریفه "فما بکت علیهم السماء و الارض" گفته وقتی پیغمبرى از دنیا می‎رود
آسمان و زمین چهل سال بر او گریه می‎کنند و در رحلت امام چهل ماه، و در
فوت عالم عامل، چهل روز اما در شهادت امام حسین (علیه‎السلام)، آسمان و
زمین همیشه گریه می‎کنند .

در امالى و علل الشرایع از "میثم تمار" نقل
می‎کنند که به "جبله" گفت: اى جبله بدان که حسین بن على(علیهماالسلام)
شهید می‎شود و سید شهیدان خواهد بود و همچنین اصحاب او که در کربلا شهید
می‎شوند بر سایر شهدا برترى و مقام خواهند داشت .

اى جبله
هر وقت نظر بر آفتاب کردى و آن را چون خون سرخ دیدى بدان که حسین بن على
(علیهماالسلام) کشته می‎شود. جبله گفت روزى از حجره خود بیرون آمدم آفتاب
را بر دیوار قرمز دیدم چون بر خورشید نظر کردم رنگ او را غیرمعمولى دیدم
گریه کردم و گفتم بخدا قسم که حسین امروز کشته شد.

در
امالى و عیون از "ریان بن شبیب" نقل می‎کند که امام رضا(علیه‎السلام)
فرمود که آسمان‎هاى هفتگانه و زمین‎ها بر امام حسین(علیه‎السلام) گریستند.

وقتی
پیغمبرى از دنیا می‎رود آسمان و زمین چهل سال بر او گریه می‎کنند و در
رحلت امام چهل ماه، و در فوت عالم عامل، چهل روز اما در شهادت امام حسین
(علیه‎السلام)، آسمان و زمین همیشه گریه می‎کنند .

"قرطبى
اندلسى" در کتاب عقد از محمد بن شهاب زهرى نقل می‎کند که گفت وقتى شام نزد
عبدالملک مروان آمدم جمعى آنجا بودند، عبدالملک از آنان سئوال کرد که آیا
شما می‎دانید، روزی که حسین بن على کشته شد در بیت المقدس چه اتفاقی
افتاد؟ حاضرین جواب ندادند تا نوبت به من رسید. از من سئوال کرد گفتم اى
خلیفه شنیده‎ام که در روز شهادت حسین بن على(علیهما‎السلام) در بیت المقدس
‍ هیچ سنگى از زمین برداشته نشد مگر آن که در زیر آن خون تازه‎اى یافتند.

 

جارى شدن خون از سنگ و درخت در روز عاشورا

- در
کتاب ریاض الشهاده نقل می‎کند که در یک فرسخى "موصل" محلى است که آن را
مشهد نقطه گویند و به این علت این نام را بر آن محل نهاده‎اند که وقتی
سرهاى شهیدان را با اسرای شام می‎بردند به هر شهری که می‎رسیدند پیش از
ورود خود، خبر می‎دادند که شهر را آذین بندند و با استقبال بیایند. ولى به
"موصل" که رسیدند؛ خبر به حاکم موصل دادند که شهر را آذین بندند. حاکم
جمعى از عقلا و پیرمردان را جمع کرده و در این امر با آنها مشورت کرد و
بالاخره قرار شد که آنها را به شهر راه ندهند و در یک فرسخى شهر از آنها
پذیرایى کنند.

در محل پذیرایى، سرها را بر نیزه‎ها نصب کرده
بودند و در پاى یک سنگ بزرگى سر مطهر منور حضرت ابى عبدالله
الحسین(علیه‎السلام) را بر سر نیزه زده و در کنار آن سنگ بر زمین زدند و
در کنار آن، خونى از سر مطهر بر آن سنگ چکید و از آن تاریخ تا مدت‎هاى
مدید هر ساله روز عاشورا از آن سنگ، خون تازه می‎جوشد و در آنجا مسجدى بنا
شده و هر سال در روز عاشورا بسیاری از شیعیان در آن محل جمع می‎شوند و
عزادارى مفصلى می‎نمایند تا در زمان عبدالملک مروان آن سنگ را از آنجا
بردند و دیگر اثرى از آن ظاهر نشد.

- مرحوم دربندى در اسرارالشهاده نقل می‎کند که در "زرآباد قزوین"، درخت
چنارى است کهنسال که همه ساله ظهر عاشورا ناله‎اى از آن درخت بر می‎آید و
از شاخه‎اى از آن درخت خون می‎ریزد و مردم از اطراف به آنجا آمده، و
عزادارى و گریه و زارى می‎کنند.

مرحوم "حاج شیخ على اکبر نهاوندى"
نقل می‎کند که قضیه این درخت را من از عالم جلیل جناب آقا یحیى که از
نواده‎هاى مرحوم "وحید بهبهانى" بود شنیدم؛ می‎فرمودند من خودم آن درخت را
دیدم و روز عاشورا به زیارت آن رفتم .

-
در "دارالسلام" عراقى نقل می‎کند که وقتى عالم جلیل آقاى سیدمهدى، پسر
مرحوم آقا سیدعلى صاحب ریاض در کربلا مریض شد دو نفر از علما را که یکى
"شیخ محمد بن صاحب فصول" و دیگرى "حاج ملاجعفر استرآبادى" که هر دو از
علمای بزرگ کربلا بودند در سرداب مقدس حسینى فرستاد که قدرى از خاک قبر آن
حضرت برداشته براى شفای آن مرحوم بیاورند. آن دو عالم بزرگ غسل کرده، لباس
احرام پوشیدند وارد سرداب شده و قدرى از تربت را با آدابی خاص، برداشته
آوردند.

در
امالى و علل الشرایع از "میثم تمار" نقل می‎کنند که به "جبله" گفت: اى
جبله بدان که حسین بن على(علیهماالسلام) شهید می‎شود و سید شهیدان خواهد
بود و همچنین اصحاب او که در کربلا شهید می‎شوند بر سایر شهدا برترى و
مقام خواهند داشت .

قدرى از آن خاک را یکى از محترمین کربلا
گرفته در میان کفن تهیه شده برای مادرش، گذاشت. گفت اتفاقا در یکى از
روزهاى عاشورا به آن کفن نگاه کردم دیدم رطوبتى دارد، کفن را باز کردم
دیدم آن خاک، خون شده و کفن را خونابه نموده است. روز یازدهم باز نگاه
کردم به حالت اول درآمده و ابدا اثر رطوبتى در آن نبود.(1)

 

مختصری از مصائب واقعه کربلا

در اینجا سوالی مطرح می‎شود و آن این که چرا این مصیبت اینقدر سنگین است؛ تا جایی که آسمانها و زمین هم مصیبت زده هستند؟!

باید
گفت که در واقعه کربلا، فجیع‎ترین جنایت‎ها دیده می‎شود. گرچه مدت زمان
جنگ کم است اما، انواع و اقسام جنایت‎ها رخ داده است که البته بزرگترین
نوع آن اینست که این جنایات بر امام معصوم وارد شده است. شهید مطهری در
این باره می‎گوید:

"یک وقت حساب کردم و ظاهرا در حدود بیست و یک نوع
پستی و لئامت در این جنایت دیدم و خیال نمی‎کنم در دنیا چنین جنایتی پیدا
بشود که تا این اندازه تنوع داشته باشد."(2)

در کربلا از کشتن نوزاد شش ماهه هم صرفنظر نکردند؛ چنانکه شهید مطهری(ره) درباره دنائت لشکر عمر سعد می‎نویسد:

1- منع آب، نه تنها بر حریف؛ بلکه بر اطفال و کودکان .

2- کشتن اطفال، خصوصا در برابر دیدگان مادر و خواهر و عمه نظیر قضیه طفلی که دو گوشواره داشت.

3- برهنه کردن بدن امام حسین(علیه‎السلام) به طمع در لباس‎های آن حضرت.

4- ریختن به سر زنان و کندن زیورآلات از آنها .

5- سنگباران و تیرباران کردن یاران امام .

6- شماتت‎های نیشدار و گزنده.

7- سر شهید، به گردن اسب آویختن .

8- دشنام دادن .

9- اسب تاختن بر بدن مطهر امام .

10- تنگ گرفتن بر اسیران و زدن آنها و سوار کردن آنها بر شتران بی جهاز .

11- غل و زنجیر کردن بیمار(امام سجاد علیه‎السلام)

12- رو برو کردن سرهای شهدا با اسراء .

13- به اسیران جای بد دادن.

14- شماتت اسیران داغدار .

15- جسارت به سر مقدس و دندان‎های مقدس امام .

16- کشتن زن در کربلا .

17- آتش زدن خیمه‎های اهل بیت(علیهم‎السلام)

18- غذا ندادن به اطفال .(3)

مرحوم
دربندى در اسرارالشهاده نقل می‎کند که در "زرآباد قزوین"، درخت چنارى است
کهنسال که همه ساله ظهر عاشورا ناله‎اى از آن درخت بر می‎آید و از شاخه‎اى
از آن درخت خون می‎ریزد و مردم از اطراف به آنجا آمده، و عزادارى و گریه و
زارى می‎کنند.

مگر می‎توان این همه جنایت و
مصیبت را شنید ولی بزرگی آن را درک نکرد؟ مگر ممکن است چنین مصیبتی بر
عزیز پیامبر و حضرت زهرا و حضرت علی(علیهم‎السلام) وارد شود و انسان را
اندوه و غصه فرا نگیرد؟

امام
صادق(علیه‎السلام) می‎فرماید: چرا به زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام)
نمی‎روید؟ به درستی که در آنجا چهار هزار فرشته هستند که تا روز قیامت بر
او می‎گریند؟

و اینها شدت و بزرگی مصیبت را می‎رساند.

 

اللهم ارزقنا زیارة الحسین(علیه‎السلام) فی الدنیا و الاخرة .


پی‎نوشت‎ها:

1- برگرفته از کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی .

2- حماسه حسینی، ج3،  ص 121.

3- حماسه حسینی، ج3، صص 168- 169 .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/11/5 :: ساعت 4:2 عصر )

»» لقمه ی حرام کجا را میسوزاند؟

گناه حرام‌خواری

آتش

 

 گناه
حرام‌خواری، گناهی است که به شکم چنگ می‌اندازد. فضل بن ربیع می‌گوید:
شریک بن عبدالله بن سنان نخعی?در روزی که او را به دربار مهدی عباسی، قبل
از هارون، آوردند، مهدی عباسی به او گفت: شریک! نمی‌گذاریم از این دربار
بروی، مگر بعد از این که یکی از این سه کار را قبول کنی: یا رئیس قو?
قضائیه مملکت بشوی (که به تعبیر عربی آن روز، قاضی‌‌القضات می‌شود)، و اگر
هم این شغل را قبول نمی‌کنی، به جای آن، شغل معلمی بچه‌هایم را بپذیر. این
جا ما به تو اتاقی می‌دهیم و تو هر روز باید بیایی و به بچه‌هایم درس
بدهی. اگر این کار را هم نمی‌پذیری، امروز ناهار پیش ما بمان. شریک بن
عبدالله بن سنان نخعی به فکر رفت که اگر در نهایت به هر سه پیشنهاد خلیفه
نه بگوید، آخرش این خواهد بود که خلیفه دستور می‌دهد که جلاد گردنش را
بزند و او در این صورت، جزو شهدای اصیل عالم می‌شود، و سخن گفتن با خود را
ادامه داد که: اگر منصب قاضی‌القضاتی مهدی را بپذیرد، با این کار خود را
در لبة ی جهنم قرار می‌دهد، و از طرفی، در صورت پذیرفتن پیشنهاد معلمی
بچه‌های خلیفه، ممکن است آن‌ها پیش او درس بخوانند و فردا رئیس مملکت
بشوند و مثل پدرشان بر تمام اهل مملکت ظلم بکنند، او با این کار خود، شریک
ظلم شان می‌شود؛ چون ظالم‌‌پروری کرده و علمش را به دست نااهل داده است، و
او نمی‌خواهد ظالم‌‌پروری بکند، امّا پذیرش پیشنهاد خوردن یک ناهار با
خلیفه، عیبی ندارد. پس به رئیس آشپزخانه گفت، فقط از مغز استخوان و شکر،
چند نوع غذا درست کند و برای ناهار بیاورد. رئیس آشپزخانه که شاهد جریان
بود، رفت و بعد از دو ساعت آمد و گفت: غذا آماده است؛ سفره را چیده‌ایم
بفرمایید! آشپز به آرامی با خودش گفت: اگر شریک بن عبدالله بن سنان امروز
این غذا را بخورد، تا ابد رستگار نخواهد شد؛ یعنی آشپز هم فهمید شریک با
خوردن این ناهار، به چه عاقبت شومی دچار خواهد شد. سرانجام شریک بن
عبدالله که غذای حرام را خورد، هم منصب قاضی‌القضاتی را پذیرفت و هم معلمی
بچه‌های خلیفه را؛ چون گناه، آدم را زمین‌گیر می‌کند، و لقمه ی حرام، تمام
نور خدا را از باطن می‌برد.

   خوردن مال حرام، دین‌فروشی می‌آورد. پس حرام نخورید! حرام نپوشید!

    در خان? حرام زندگی نکنید! شغل حرام قبول نکنید! کار حرام نکنید!

رشوه ی حرام نگیرید! به دنبال قصر نروید! مال یک مملکت را اختلاس نکنید!

         چرا که به طور قطع به دین‌فروشی دچار می‌شوید.

 روزی
برای حقوق یک ماه، به شریک برات دادند و او به یک صرافی رفت تا آن را نقد
کند. صراف به او گفت: مقداری از آن را الآن می‌دهم و مقداری دیگر را ده
روز بعد، و اندکی از آن را جنس می‌دهم. شریک اصرار کرد که باید همه آن را
همین حالا نقد بدهی. صراف که عصبانی شده بود، گفت: مگر کتان و پارچه قیمتی
فروخته‌ای که پولش را نقد می‌خواهی؟ شریک گفت: نه کتان فروخته‌ام و نه
پارچة قیمتی، «والله بِعْتُ دِینِی»: به خدا سوگند! من دینم را فروخته‌ام.

 ماجرای
این عالم، به ما هشدار می‌دهد که خوردن مال حرام، دین‌فروشی می‌آورد. پس
حرام نخورید! حرام نپوشید! در خانه ی حرام زندگی نکنید! شغل حرام قبول
نکنید! کار حرام نکنید! رشوه حرام نگیرید! به دنبال قصر نروید! مال یک
مملکت را

جهنم شیطان آتش

 اختلاس نکنید! چرا که به طور قطع به دین‌فروشی دچار می‌شوید. خیلی جمله ی کوبنده‌ای است و کوه‌ها تحمّلش را ندارند: «وَاللهِ بِعْتُ دِینِی»

 شخصی
به امام صادق (علیه السلام) گفت: خیلی گرفتارم و تمام زندگی‌ام به هم
پیچیده است. امام فرمودند: دین داری؟ عرض کرد: بله، من شیعه‌ام و عاشق شما
هستم. حضرت فرمود: چرا پیش من می‌گویی گرفتاری برایم پیدا شده و زندگی‌ام
به هم پیچیده شده است؟ چه پیچیدگی؟ زندگی آن‌هایی به هم پیچیده که دین شان
از دست رفته، نه تو، «وَ هُوَ بَلَاءٌ قَلیِلٌ مَکْثُهُ.»: و آن ناراحتی است که زمانش کم می‌باشد و رد می‌شود. پس چرا گلایه می‌کنید؟ این هم نکته‌ای درباره گناه و معصیت.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/11/5 :: ساعت 4:1 عصر )

»» نتایج زیارت امام حسین(علیه‎السلام)

زیارت حرم امام حسین(علیه السلام)

علیکم منى جمیعا سلام الله و ابدا ما بقیت و بقى الیل و النهار؛ سلام و رحمت خداى تعالى همیشه و مادامی که من زنده باشم، شب و روز پاینده از من به همه شما باد.

 

در ادامه شرح زیارت عاشورا به این فراز رسیدیم که از خدا می‎خواهیم که دائم بر امام حسین(علیه‎السلام) سلام و درود بفرستد.

این چند جمله مقام دوستى و محبت شخص زائر را نسبت به امام حسین(علیه‎السلام) و شهدای دشت کربلا می‎رساند و می‎گوید: حسین جان سلام و رحمت خدا بر شما و اصحاب و یارانت باد همیشه، مادامی که این شب و روز برقرار است، یعنى اگر خدا عمرى به من بدهد تا آخر دنیا همیشه در شب و روز از خدا طلب رحمت و درود براى شما می‎نمایم.

از این عبارت معلوم می‎شود که شیعه و سنى دوست اهل بیت(علیهم‎السلام) نباید زیارت آن حضرت را ترک کند باید هر شب و روزى خدمت آن حضرت و یارانش سلام بنماید.

 

کسی که آن حضرت را زیارت نکند ناقص الایمان است

در «کامل الزیاره» از امام صادق(علیه‎السلام) روایت می‎کند که فرمود: هر کسى بمیرد و قبر امام حسین(علیه‎السلام) را زیارت نکند، ناقص الدین و ناقص الایمان از دنیا رفته و وقتی بهشت رود درجه او پایین‎ترین درجه مؤمنین خواهد بود. و در روایتی دیگر است؛ کسی که آن حضرت را زیارت نکند اگر اهل بهشت باشد از مهمانان اهل بهشت خواهد بود.

از امام صادق(علیه‎السلام) شنیدم که می‎فرمود: هر کس سالى بر او بگذرد و به زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) نرود خدای تعالى یک سال از عمر او کم می‎کند و اگر بگویم که از شماها کسى هست که سى سال قبل از اجل خود می‎میرد راست گفته‎ام زیرا زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) را ترک می‎کند پس زیارت آن حضرت را ترک نکنید تا خدا عمر شما را طولانى کند و روزى شما را زیاد فرماید.

"دربندى" در "اسرارالشهاده" از "منصور بن هازم" نقل می‎کند که گفت از امام صادق(علیه‎السلام) شنیدم که می‎فرمود: هر کس سالى بر او بگذرد و به زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) نرود خدای تعالى یک سال از عمر او کم می‎کند و اگر بگویم که از شماها کسى هست که سى سال قبل از اجل خود می‎میرد راست گفته‎ام زیرا زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) را ترک می‎کند پس زیارت آن حضرت را ترک نکنید تا خدا عمر شما را طولانى کند و روزى شما را زیاد فرماید.

 

فضیلت زیارت امام حسین(علیه‎السلام) در شب جمعه

"طریحى" در منتخب از "سلیمان ابن اعمش" نقل می‎کند که گفت من در کوفه منزلی داشتم و در همسایگى من شخصى بود که با او مانوس بودم و نزد او می‎رفتم و با وى صحبت می‎کردم، یک شب جمعه‎ای به منزل او رفتم و در بین صحبت‎ها به او گفتم در خصوص زیارت امام حسین(علیه‎السلام) چه نظری داری؟ جواب داد که بدعت است و هر بدعت ضلالت است و پیرو ضلالت در آتش خواهد بود.

"سلیمان" گوید من غضبناک شدم و از نزد او برخاسته و بیرون آمدم و با خود گفتم که وقت صبح می‎روم و او را قدرى نصیحت می‎کنم و از فضایل زیارت امام حسین(علیه‎السلام) براى او نقل می‎کنم اگر قبول نکرد و بر اعتقاد خود باقى ماند او را می‎کشم .

"سلیمان" گوید: صبح به در خانه او رفتم و دق الباب نمودم و او را صدا کردم. همسرش جواب داد که دیشب عازم کربلا شد و به زیارت آن حضرت رفت. سلیمان گوید من هم عازم کربلا شدم و وقتى که به زیارت قبر مطهر مشرف شدم دیدم که او سر به سجده گذاشته و در سجده‎اش گریه می‎کند و دعا می‎نماید و از خدا طلب مغفرت می‎نماید. بعد از مدتى که سر از سجده برداشت مرا نزد خود دید. گفتم اى شیخ دیشب تو می‎گفتى زیارت امام حسین(علیه‎السلام) بدعت است و هر بدعت ضلالت و هر پیرو ضلالت در آتش خواهد بود و حال خودت آن حضرت را زیارت می‎کنى؟

گفت اى سلیمان مرا ملامت مکن، شب گذشته در خواب شخص جلیل القدرى را در کمال بزرگى و جلال و کمال و بهاء دیدم که قادر به وصف او نیستم. دور او را جماعتى گرفته بودند و با سرعت او را می‎آوردند و در پیش روى او سوارى بود که تاجى بر سر نهاده بود که چهار رکن داشت و در هر رکن جواهرى بود که از مسافت سه روزه می‎درخشید.

به یکى از خدام او گفتم این شخص کیست؟ گفت محمد مصطفى(صلى الله علیه و آله) گفتم این دیگرى کیست؟ گفت على مرتضى(علیه‎السلام) وصى رسول خدا. پس از آن نگاه کردم شترى از نور دیدم که روی آن هودجى از نور بود و در میان وى دو نفر نشسته و آن ناقه میان زمین و آسمان طیران می‎کرد. پرسیدم این شتر براى کیست؟ گفت براى خدیجه کبرى و فاطمه زهرا(علیهماالسلام). گفتم این جوان کیست؟ گفت حسن بن على(علیهما‎السلام).

جواب داد قدری صبر کن موسى بن عمران از خدا اذن خواسته که به زیارت امام حسین(علیه‎السلام) مشرف شود خدا هم به وى اذن داده، و ایشان با هفتاد هزار ملک از آسمان نازل شده‎اند و انتظار طلوع صبح را دارند که تا به آسمان عروج کنند. گفتم تو کیستى؟ گفت من از آن ملائکه‎اى هستم که به حفظ قبر امام حسین(علیه‎السلام) مامور شده‎ام و براى زوار او استغفار می‎نمایم.

پس از آن نزد هودج فاطمه زهرا(علیهاالسلام) رفته، دیدم که رقعه‎هایى نوشته شده از آسمان نازل می‎شود. پرسیدم اینها چیست؟ گفت این رقعه‎هایى است که در آنها برات آزادى از آتش براى کسى که امام حسین(علیه‎السلام) را در شب جمعه زیارت کند نوشته شده است، من هم رقعه‎اى طلب نمودم، به من گفتند تو می‎گویى زیارت امام حسین(علیه‎السلام) بدعت است تا تو به زیارت آن حضرت مشرف نشوى از این رقعه‎ها به تو نمی‎رسد.

وقتی از خواب بیدار شدم، سریع عازم زیارت قبر آن حضرت شدم و از این قبر جدا نمى‎شوم تا جان از تنم بیرون رود.

 

زیارت حضرت سیدالشهداء توسط موسى بن عمران

در کتاب "کامل الزیارة" از "ابى حمزه ثمالى" نقل می‎کند در پایان زمان دولت "بنى مروان" قصد زیارت قبر حسین بن على(علیهما‎السلام) را نمودم، مخفیانه از سمت شام رفتم تا به کربلا رسیدم و در گوشه‎اى پنهان شدم تا نصف شب گذشت. پس به سمت قبر آمدم چون نزدیک قبر رسیدم مردى به طرف من آمد و گفت برگرد که به قبر مطهر نمی‎رسى. من خوفناک برگشتم تا نزدیک صبح شد باز قصد قبر مطهر را نمودم تا به قبر نزدیک شدم همان مرد نزد من آمد و به من گفت اى مرد نمی‎توانى به زیارت قبر برسى گفتم خدا ترا عافیت بدهد چرا نمى‎توانم به زیارت قبر، مشرف شوم با این که از کوفه به قصد زیارت این قبر آمده‎ام، مانع من مباش می‎ترسم صبح شود و اهل شام مرا ببینند و بکشند.

جواب داد قدری صبر کن موسى بن عمران از خدا اذن خواسته که به زیارت امام حسین(علیه‎السلام) مشرف شود خدا هم به وى اذن داده، و ایشان با هفتاد هزار ملک از آسمان نازل شده‎اند و انتظار طلوع صبح را دارند که تا به آسمان عروج کنند. گفتم تو کیستى؟ گفت من از آن ملائکه‎اى هستم که به حفظ قبر امام حسین(علیه‎السلام) مامور شده‎ام و براى زوار او استغفار می‎نمایم.

پس برگشتم و وقتی صبح شد به سمت قبر آمدم و کسى مانع من نشد و زیارت کردم و نماز صبح خواندم و با تعجیل برگشتم تا کسى از اهل شام مرا نبیند.

 

تارک زیارت امام حسین، عاق رسول اکرم(علیهما‎السلام)

در "اسرار الشهاده" از "عبدالرحمن ابن کثیر" از امام صادق(علیه‎السلام) روایت کرده که فرمود اگر یکى از شما تمام عمر خود را به حج رود و به زیارت امام حسین(علیه‎السلام) مشرف نشود حقى از حقوق رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را ترک کرده زیرا که حق امام حسین(علیه‎السلام) از جانب خدا بر هر مسلمانى واجب است .

"حلبى" گوید که خدمت امام صادق(علیه‎السلام) عرض کردم چه می‎فرمایید؟ امام فرمود کسی که قدرت داشته و ترک زیارت امام حسین(علیه‎السلام) را کرده باشد، عاق رسول خدا گشته است .

در روایتى از زراره وارد شده که می‎گوید: خدمت امام باقر(علیه‎السلام) عرض کردم: چه می‎فرمایید درباره کسى که در حالت خوف، پدران شما را زیارت کند؟ حضرت فرمود: خداوند او را از عذاب روز قیامت امان می‎دهد و ملائکه او را ملاقات می‎کنند در حالتى که به او بشارت می‎دهند که مترس و محزون مباش، این همان روزی است که در آن رستگار خواهى شد.

زیارت امام حسین(علیه السلام) واجب است

روایات زیادى است که دلالت بر وجوب زیارت سیدالشهداء دارد و ما بعضى از آنها را ذکر مى‎کنیم .

"محمد بن مسلم" از امام باقر(علیه‎السلام) روایت کرده که فرمود: شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) امر کنید زیرا زیارت آن حضرت بر هر مؤمنى که اقرار به امامت آن حضرت دارد، واجب است .

و در روایت دیگری فرمود: زیارت آن حضرت روزى را زیاد می‎کند و عمر را طولانى، و بلا را دفع می‎کند و هر مؤمنى که اقرار به امامت آن حضرت دارد؛ زیارت آن حضرت بر او واجب است.

 

فرق بین زیارت در حال خوف و امنیت

روایاتی وارد شده بر این که زیارت حضرت سیدالشهداء(علیه‎السلام) در حالت امنیت و خوف فرق نمی‎کند. در روایتى از زراره وارد شده که می‎گوید: خدمت امام باقر(علیه‎السلام) عرض کردم:

چه می‎فرمایید درباره کسى که در حالت خوف، پدران شما را زیارت کند؟ حضرت فرمود: خداوند او را از عذاب روز قیامت امان می‎دهد و ملائکه او را ملاقات می‎کنند در حالتى که به او بشارت می‎دهند که مترس و محزون مباش، این همان روزی است که در آن رستگار خواهى شد.

"ابن کثیر" می‎گوید خدمت امام صادق(علیه‎السلام) عرض کردم که میلى قلبى، مرا به زیارت قبر پدرت حرکت می‎دهد.  ولی از وقتى که به سمت زیارت خارج می‎شوم بیرون تا وقت مراجعت از سلطان و از اطرافیان او دلم خائف است. حضرت فرمود: یابن کثیر آیا دوست نمی‎دارى که خدا ترا در راه ما ترسان ببیند؟ آیا نمی‎دانى کسى که در راه ما برایش ترسى ایجاد شود، خدا او را در سایه عرش جاى دهد و در زیر عرش با امام حسین(علیه‎السلام) مصاحب و همراه شود و از فزع‎هاى روز قیامت در امان باشد و اگر خوفى به او روى دهد ملائکه به او تسکین قلب و بشارت دهند.

 

اغنیاء باید همه ساله به زیارت روند

اخباری که درباره اغنیاء وارد شده اینست که سالى دو مرتبه یا چهار ماه یک مرتبه بروند. ولى فقراء سالى یک مرتبه را ترک نکنند.

امام صادق(علیه‎السلام) فرمود به من خبر رسیده که بعضى از شیعیان ما یک سال و دو سال بر آنها می‎گذرد که به زیارت امام حسین(علیه‎السلام) نمی‎روند، به خدا قسم که به نصیب خودشان خطا کرده‎اند و از ثواب خدا بی میل شده‎اند و از جوار پیغمبر دور افتاده‎اند.

عرض کردم در چه مدت باید آن حضرت را زیارت نمود؟ فرمود: هر گاه مقدر بشود در هر ماه یک مرتبه آن حضرت را زیارت کن. عرض کردم دستم نمی‎رسد زیرا کارگرى هستم که باید با دسترنج خود نان بخورم و یک روز هم نمی‎توانم کارم را ترک کنم؟ حضرت فرمود تو و امثال تو معذورند. منظور من آن کسانى است که با دسترنج خود کار نمی‎کنند و اگر بخواهند هر جمعه به زیارت آن حضرت بروند، برایشان سهل است. چنین کسى در روز جزا نزد خدا و رسولش عذرى ندارد .

تنها عمل خیرى که اثر آن از بین نمی‎رود زیارت حضرت سیدالشهدا(علیه‎السلام) است چرا که اگر از یک طرف برود از جهات دیگر باقى می‎ماند و لذا تنها عملى که جامع همه ثواب‎ها می‎باشد زیارت آن حضرت است و مانند دارویى است که داراى صد خاصیت است.

خواص و زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه‎السلام)

زیارت ابا عبدالله الحسین ارواح العالمین له الفداء خواص زیادى براى شخص زائر در دنیا و آخرت دارد که از احادیث صحیح استفاده می‎شود و ما به نقل چند خاصیت از آن اکتفا کرده و از بقیه صرفنظر می‎نماییم .

امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: زمانی که زائر قبر امام حسین(علیه‎السلام) قصد کرد که به زیارت آن حضرت رود: براى خدا ملک‎هایى هست که بر قبر امام حسین(علیه‎السلام) موکلند. پس وقتى شخص زائر زیارت آن حضرت را قصد نمود، حقتعالى گناهانش را به وى ببخشد و زمانی که به راه افتاد، گناهانش را محو فرماید و پس از آن که قدم می‎گذارد، خداوند حسنات او را مضاعف فرماید و به قدرى حسنات او را مضاعف فرماید که به مقامى رسد که بهشت براى او واجب می‎گردد.

 

اثرات عمل خیر

اقتضاى ثواب‎هایی که براى جمیع اعمال خیر ذکر شده اینست که موانعى پیش نیاید و آن اثر ثواب را از بین نبرد. آنچه در اثرات ادعیه و اذکار و اعمال وارد شده؛ تا وقتى است که مانعى در پیش نباشد ولى اگر مانع یا موانعى پیش آمد عمل اثرى نخواهد داشت. البته این نه از باب آنست که اثر عمل من از بین رفته و یا نخواسته‎اند مزد عمل مرا به من بدهند بلکه به واسطه آن مانعى است که به وجود آمد و اثر عمل مرا از بین برد.

مثلا فرداى قیامت نامه عمل بنده‎اى را به دستش بدهند چون در آن نظر کند اعمال بدى ببیند که او مرتکب آن نشده بود و ضمنا اعمال خوبى که در دوران زندگى انجام داده بود در نامه عمل خود نمى‎بیند. می‎گوید خدایا این نامه عمل من نیست و اشتباه شده. خطاب رسد اى بنده من اشتباه در کار ما نیست نامه عمل توست ولى به واسطه آن غیبت‎هایى که در پشت سر برادران و خواهران دینى خود نمودى اعمال خیر تو به دیوان عمل آنها منتقل شد و اعمال بد آنان به دیوان عمل تو .

پس عمل خوب اثر خود را دارد ولى وقتى که غیبت آمد اثر آن را نابود می‎کند پس ما نباید بگوییم اعمال خوب اثر ندارد بلکه باید بگوییم اثرات آنها محو می‎شود.

تنها عمل خیرى که اثر آن از بین نمی‎رود زیارت حضرت سیدالشهدا(علیه‎السلام) است چرا که اگر از یک طرف برود از جهات دیگر باقى می‎ماند و لذا تنها عملى که جامع همه ثواب‎ها می‎باشد زیارت آن حضرت است و مانند دارویى است که داراى صد خاصیت است.


اقتضاى ثواب‎هایی که براى جمیع اعمال خیر ذکر شده اینست که موانعى پیش نیاید و آن اثر ثواب را از بین نبرد. آنچه در اثرات ادعیه و اذکار و اعمال وارد شده؛ تا وقتى است که مانعى در پیش نباشد ولى اگر مانع یا موانعى پیش آمد عمل اثرى نخواهد داشت. البته این نه از باب آنست که اثر عمل من از بین رفته و یا نخواسته‎اند مزد عمل مرا به من بدهند بلکه به واسطه آن مانعى است که به وجود آمد و اثر عمل مرا از بین برد.

دلیل بر این که اثرات زیارت حضرت سیدالشهداء(علیه‎السلام) به کلى از بین نمی‎رود فرمایش جابر بن عبدالله انصارى است در روز اربعین بر سر قبر امام حسین(علیه‎السلام) که فرمود: هر گاه قدم محب و زائر آن حضرت از گناهان لغزید براى وى قدم دیگر در مقام دیگر ثابت می‎شود.

ما می‎گوییم که اگر خداى نخواسته گناهان ما مانع شد که اثر زیارت آن حضرت به ما برسد از راههاى دیگرى امید نجات براى ما خواهد بود، گیرم ثواب حج و نماز و روزه و زکات و تسبیح و صدقه به ما ندادند ولى مشمول این روایت خواهیم شد که فرداى قیامت منادى حق ندا می‎کند: این شیعة آل محمد، کجایند شیعیان آل محمد؟

پس جمع کثیرى که عدد آنها را جز خدا نداند، برخیزند. پس از آن ندا کنند: این زوار الحسین بن على؛ کجایند زائران قبر امام حسین(علیه‎السلام) پس جمعى بایستند و به آنها گفته شود که دست هر کسى را که دوست دارید بگیرید و داخل بهشت کنید. و زائر دست دوستان خود را گرفته داخل بهشت کند تا این که کسى به او می‎گوید که من در فلان روز به جهت تو عملى نمودم، دست او را هم می‎گیرد و داخل بهشت می‎گرداند.

ممکن است بگوید که شاید ما جزء، این دسته نباشیم و عمل بد ما مانع شد که صداى این منادى به ما برسد، جواب گوییم در روایت وارد شده که بر پیشانى زائر حسین(علیه‎السلام) در قیامت نوشته می‎شود: هذا زائر قبر خیر الشهداء .

امام صادق(علیه‎السلام) فرمود که در روز قیامت منادى حق ندا کند که کجایند زوار حسین بن على (علیه‎السلام) پس جماعتى بر می‎خیزند که عدد آنها را جز خدا کسى نداند، بعد به آنها گویند چه چیز باعث شد که شما آن حضرت را زیارت کردید؟ گویند پروردگارا دوستى رسول خدا و على و فاطمه و ترحمى که به آن حضرت داشتیم، به سبب مصایبى که به آن حضرت وارد آمده بود، پس به آنها می‎گویند: اینها محمد و على و فاطمه و حسن و حسین(صلوات الله علیهم اجمعین) هستند به آنها ملحق شوید شما با آنها هم درجه هستید و به لواى رسول خدا ملحق شوید. پس می‎روند در زیر لوایى که در دست امام على(علیه‎السلام) می‎باشد.


فراوری از کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( دوشنبه 88/11/5 :: ساعت 4:1 عصر )

»» غدیر در قرآن »

بسم الله الرّحمن الرّحیم

یکی از سؤالاتی که جوانان مطرح می‌کنند، این است که چرا نام حضرت علی علیه السلام در قرآن نیامده است؟
متاسفانه این سؤال ناشی از عدم آشنایی نسل نو با قرآن و معارف آن است، که نمی‌دانند دهها آیه از قرآن کریم درباره حضرت علی نازل شده است و می‌توانند با مطالعه تفاسیر معتبر آن را در‌یابند.
اصولا یکی از شیوه‌های قرآن آن است که به جای بیان نام افراد، ویژگی‌های آنان را ذکر می‌کند تا برای دیگران الگو باشند، چنانکه نام حضرت خضر و مؤمن آل فرعون در قرآن نیامده است.
از مجموع آیاتی که راجع به حضرت علی علیه السلام می‌باشد، دو آیه مربوط به ماجرای  نصب حضرت به امامت، در غدیر خمّ است که عبارتند از: آیات 3 و 67 سوره مائده.
سوره مائده، به اعتقاد عموم مفسّران، در اواخر عمر پیامبر صلّی الله علیه و آله نازل شده و لذا این دو آیه که مربوط به جانشینی آن حضرت می‌باشد، در این سوره آمده است.
علاوه بر این دو آیه، روایات بسیاری از یاران پیامبر درباره واقعه غدیر رسیده است که مرحوم علامه امینی نام 110 نفر از آنان و نام دانشمندان و مورخان و شاعران بسیاری از شیعه و سنّی، که در طول 14 قرن گذشته به این موضوع پرداخته‌اند، در مجموعه یازده جلدی الغدیر آورده است.
ابتدا گزارش آخرین سفر حجّ پیامبر (حجّة الوداع) را مرور کنیم و سپس آیاتی را که در این واقعه نازل شده است، توضیح دهیم.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( پنج شنبه 88/9/12 :: ساعت 9:27 عصر )

»» غدیر در قرآن » گزارش آخرین حجّ پیامبر

پیامبر در چهل سالگی به پیامبری رسید. سه سال مخفیانه و ده سال علنی تبلیغ کرد. بخاطر فشار و تهدید کفار، از مکه به مدینه هجرت کرد. شش سال در مدینه ماند، خواست برود مکه اعمال عمره را انجام بدهد، اما کفار مکه نگذاشتند پیامبر وارد شود و نزدیک بود درگیری پیش بیاید که صلح حدیبیه برقرار شد. دو سال بعد پیامبر و مسلمانان مکه را فتح کردند و خانه خدا را زیارت کرده و به مدینه بازگشتند. دو سال دیگر در مدینه ماندند و در سنّ شصت و سه سالگی پیامبر اعلام کرد برای انجام مناسک حج به مکه می‌روم، هر کس می‌خواهد بیاید. جمعیت انبوهی از مدینه و اطراف آن و دیگر مناطق اسلامی به مکه آمدند.
هنگام بازگشت، جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد:«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ...» و پیامبر را مامور نمود تا ولایت علی ابن ابی‌طالب را اعلام کند. لذا پیامبر در منطقه‌ای به نام غدیر خمّ، دستور توقف داد تا همه رسیدند. اینجا نقطه‌ای بود که راهها از هم جدا می‌شد، یکی به سمت مدینه، یکی به سمت یمن و یکی به سمت عراق می‌رفت.
پیامبر فرمود: آنها که رفته‌اند، بازگردند و صبر کنید تا آنها که بازمانده‌اند، برسند. هنگام ظهر نماز خواندند و پس از نماز، پیامبر خطبه‌ای مفصل خواند و آنگاه فرمود:
من به زودى دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما مى‏روم. ای مردم! درباره من چگونه شهادت مى‏دهید؟ همگی با صدای بلند گفتند: گواهى مى‏دهیم که تو رسالت الهی را ابلاغ کردى و آخرین تلاش و کوشش را در راه هدایت ما نمودى، خداوند ترا جزاى خیر دهد.
سپس فرمود: من می‌روم ولی دو چیز گرانقدر در میان شما به یادگار مى‏گذارم: یکی کتاب خدا که واسطه میان پروردگار و شماست، و دیگری خاندان من که خداوند به من خبر داده این دو از هم جدا نشوند، تا در بهشت به من بپیوندند، از این دو پیشى نگیرید که هلاک ‏شوید و دست از دامن آن دو برندارید که گمراه شوید.
آنگاه پیامبر دست علیّ را گرفت و بلند کرد، آن چنان که سفیدى زیر بغل هر دو نمایان شد و همه او را دیدند و شناختند. در اینجا پیامبر فرمود: «ایّها النّاس مَن اَولَى النّاس بالمؤمنین مِن اَنفُسهم»‏: چه کسى به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر است؟
گفتند: خدا و پیامبرش  داناترند، پس فرمود: خدا، مولاى من است، و من مولى و سرپرست مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم. سپس فرمود:
«من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه»‏: هر که من مولای اویم، این على مولای اوست. سپس دست به سوى آسمان برداشت و چنین دعا کرد:
خداوندا! دوستان او را دوست بدار و دشمنانش را دشمن بدار، یارانش را یارى کن، و آنها که او را ترک کنند، از یارى خویش محروم ساز، حق را همراه او بدار و او را از حق جدا مکن. سپس فرمود: حاضران‏، این خبر را به غایبان برسانند.
خطبه که بپایان رسید، جمعیت متفرق نشده بود که جبرئیل نازل شد و این آیه را بر پیامبر خواند:
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی...»
پیامبر فرمود: خدا را سپاس که دین خود را کامل و نعمت خود را بر ما تمام کرد، و از رسالت من و ولایت پس از من خشنود گشت.
در این هنگام شور و غوغایى در میان مردم افتاد و همه، از جمله ابوبکر و عمر، این موقعیت بزرگ را به على ابن ابی‌طالب تبریک ‏گفتند:
«بَخّ بَخّ لک یا علیّ اصبحت مولاى و مولا کلّ مؤمن و مؤمنة»:"مبارک باد بر تو، مبارک باد بر تو، اى فرزند ابوطالب! تو مولای من و مولای تمام مردان و زنان با ایمان گشتى.
این بود اجمالی از ماجرای غدیر، و اکنون به تفسیر دو آیه نازل شده در این باره می‌پردازیم.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( پنج شنبه 88/9/12 :: ساعت 9:27 عصر )

»» در بهشت باز باز است!

امام علی(ع) بهشت

دعای عرفه یک زمینه ای برای نهضت عاشوراست. برخی از دعاها برای جبران گذشته است که انسان سیّئات گذشته را با دعا ترمیم کند. برخی از دعاها آنقدر سطحش بالاست و گوهرش عمیق است که هم گذشته را ترمیم می کند، و هم آینده را می سازد.

سالار شهیدان، حسین بن علی بن أبیطالب (ع) مهم ترین عنصر محوری دعای عرفه را در اوائل آن دعا یاد کرده است؛ و آن آموختن نحوه سپاسگزاری است که ما خدا را چگونه شکر بکنیم، و در قبال چه نعمت شکر بکنیم. انسان در برابر هر نعمتی موظف به سپاسگزاری است؛ که فرمود : ما ب کم م ن ن عمه فم ن الله (1). برخی ها روی نعمت های مادی، خدا را می ستایند، و برخی ها روی نعمت های معنوی؛ و جامع نعمت های مادی و نعمت معنوی، حکومت دینی و نظام دینی است. اگر حکومت دینی در یک جامعه ای مستقر شد؛ هم مواهب معنوی برای آن ملّت میسّر است، هم مواهب مادی.

برخی از دعاها برای جبران گذشته است و برخی از دعاها آنقدر سطحش بالاست و گوهرش عمیق است که هم گذشته را ترمیم می کند، و هم آینده را می سازد

شکر به دنیا آمدن درعصر ظهور اسلام

وجود مبارک سالار شهیدان (ع) این عاشورا را با آن دعاها شروع کرده؛ و طوری دعای عرفه اثر گذاشت که دعای عرفه سیّد السّاجدین، امام سجاد (ع) هم از این موهبت تهی نیست ! عنصر محوری دعای عرفه امام سجاد را همان عنصر محوری دعای عرفه حسین بن علی(ع) تشکیل می دهد و آن این است که به خدا عرض می کند : خدایا ! من سپاسگزارم که مرا قبلاً به دنیا نیاوردی. و اگر من در عصر جاهلیّت به دنیا آمده بودم، و خدای ناکرده بت پرست یا دو گانه پرست زندگی می کردم و می مردم، چه می شد ؟! ترا شاکرم که مرا به دنیا نیاوردی؛ اینقدر صبر کردی تا عصر جاهلیّت به عصر علم و تمدّن اسلامی تبدیل بشود؛ وحی ای بیاید، الهامی بیاید، حجاز را روشن بکند، جاهلیّت را از بین ببرد، پیامبری مبعوث بشود، و زمینه ظهور حکومت اسلامی تشکیل بشود؛ در چنین فضائی مرا به دنیا آوردی، که من در فضای دین نفس می کشم.

کعبه

بازبودن درهای بهشت درفضای حکومت اسلامی

آنها که قبل از انقلاب اسلامی زنده بودند؛ گرچه معذورند، ولی مأجور نیستند! آنها که آدم خوبی بودند، گناهی هم نکردند، لکن دستشان از انقلاب اسلامی کوتاه بود؛ از این مائده و مأدبه الهی محرومند. جوانهائی که قبلاً به دنیا آمدند و در همان دوران طاغوت رخت بر بستند، از بسیاری از فیوضات محرومند. ما که به لطف الهی در فضای حکومت اسلامی نفس می کشیم؛ درهای بهشت به روی ما باز است، درهای جهنّم بسته است؛ مثل ماه مبارک رمضان.

الآن اگر کسی بخواهد جزء رهبان لیل و اسد النّهار (2) باشد، یعنی راهب شب باشد و شیر روز؛ برای او کاملاً میسّر است. فضا آماده است، دولت و ملّت در خدمت اویند. و اگر خدای ناکرده بخواهد راه جهنّم را طی کند، فضا مناسب نیست؛ دولت و ملّت با او مخالف است. الآن درهای جهنّم بسته است؛ مگر کسی با فشار و قهر و تقلّب در جهنّم را باز کند! و درهای بهشت به روی مردم باز است، و بهشت رفتن بسیار آسان است.

خواندن  دعا آمیخته با هیچ چیزدیگر نباشد ! همانطور که یک مداح یا روضه خوان در اثناء ذکر مصیبت، اگر دعا بخواند ناهماهنگ است؛ در اثناء دعا هم اگر کسی  مداحی کند، ناهماهنگ است. بگذارید دعا، دعا باشد؛ و مداحی، مداحی!

محوریت علمی ایران اسلامی پس از پیروزی انقلاب

بسیاری از مسائل قبل از انقلاب مطرح نبود، بعد از انقلاب مطرح شد. یک وقت گفته می شد که : اطلبوا الع لم و لو ب الصّین (3)، الآن حرف جهان این است : اطلبوا الع لم و لو ب قم. بیش از 50 کشور در قم طلبه دارند.آن روزگار گذشت که چین و امثال چین محور تمدّن بود، الآن مدار تمدّن، ایران اسلامی شد. این نیست، مگر به برکت همان مطلبی که حسین بن علی (ع) در آغاز دعای عرفه دارد !

او عرض می کند : خدایا ! تو را شاکرم که در فضای حکومت دینی و نظام اسلامی مرا به دنیا آوردی، و من از این نظام برخوردارم. این به منزله واس طه الع قد دعای عرفه است، که در پیشانی این دعا این جمله ها می درخشد. و وجود مبارک امام سجاد هم همین راه را طی کرده است؛ دعای عرفه را اصولاً برای ترغیب مردم به حکومت اسلامی خوانده است. در دعای نورانی وجود مبارک امام سجاد به عنوان دعای عرفه، همین مطلب کاملاً می تابد.

کودک عذاداری

راههای بهره مندی بیشتر از معارف دعای عرفه

پیشنهاد ما به شما برادران بزرگوار که عهده دار برگزاری هر چه باشکوهتر این مراسم هستید، این است که اوّلاً یک ترجمه خوبی از این دعای عرفه در اختیار نسل جوان قرار بگیرد. و ثانیاً خواندن این دعا آمیخته با هیچ چیزدیگر نباشد! همانطوری که یک مداح یا روضه خوان در اثناء ذکر مصیبت، اگر دعا بخواند ناهماهنگ است؛ در اثناء دعا هم اگر کسی بخواهد مداحی کند، ناهماهنگ است. بگذارید دعا، دعا باشد؛ و مداحی، مداحی! مداحی را یا قبل انجام بدهید، یا بعد انجام بدهید؛ دعا را بگذارید خالصاً دعا باشد. و خیلی طولانی نباشد که افرادی مثل ما نتوانند شرکت کنند. هر کسی بتواند در این مائده الهی حضور پیدا کند، و خسته نشود؛ با آهنگ خوب هم بخوانند.

البتّه اگر اشعار دلپذیری که نّ م ن الشّ عر ل ح کمه(4) و به منزله ترجمه بخشی از فرازهای این دعاست، خوانده بشود، بی اثر نیست! چون در حقیقت،معناو تفسیر و ترجمه و شرح دعاست و بیگانه نیست.

ضرورت کار محققانه و عمیق در اسناد و مدارک دعای عرفه

یکی از کارهائی که یا سازمان تبلیغات، یا بخش های فرهنگی دیگرباید این رسالت را به عهده بگیرند این است که : هم سند این دعا را و هم آن بخش افزوده ای را که مرحوم ابن طاوس ذکر کرده است به طور عمیق بررسی کنند، چون برخی ها در نشر این دعا فقط تا آن قسمتی که مرحوم مجلسی (رض) نقل کرده است، بسنده می کنند؛ آن مقداری که بسیار پر فروغ است و از برکات ابن طاوس (رض) است، آن را کمتر بازگو می کنند. سند آن بخش هائی که ابن طاوس اضافه کرده است، آن را هم بررسی کنند که متقن باشد و معلوم شودکه این ذیل هم مثل صدر، مسند است.

کاری که از انگیزه ساخته است، از اندیشه ساخته نیست

کارائی« انگیزه » در برابر ( اندیشه ) برای تحوّل انسان

مطلب دیگری که درباره دعاست، این که : وقتی حوزه های علمیه تعطیل شد، وقتی جبهه ها به کام آنها و به نام آنها (امویان)پایان پذیرفت؛ تنها راه، راه عاطفه بود و عقل عملی. تا زمان خود پیغمبر (ص) و علی بن أبیطالب (ع) و بخشی از زمان امام مجتبی (ع)،هر دو راه باز بود؛ هم راه عقل نظر، هم راه عقل عمل. یعنی هم مردم را با اندیشه های علمی، با معارف اسلامی آشنا می کردند، و هم با انگیزه های دلپذیر. کاری که از انگیزه ساخته است، از اندیشه ساخته نیست.

الآن شما می بینید بسیاری از ماها ممکن است مقتل سالار شهیدان، حسین بن علی (ع) را مطالعه بکنیم با سندهای معتبر؛ امّا اشکی از چشمان ما جاری نشود. امّا همین که مداح دهان باز کرد، با یک آهنگ خوبی عرض ادب می کند؛ اشک ها جاری می شود. این اشک در اختیار علم نیست، در اختیار اندیشه نیست؛ در اختیار انگیزه است، در اختیار جاذبه است، در اختیار عاطفه است.

سخنرانی آیت الله جوادی آملی (مدظلّه العالی) در دیدار با مسئولین اداری استان قم و برگزار کنندگان مراسم دعای عرفه ـ قم ؛ مؤسسه تحقیقاتی اسراء ـ 30 / 11 / 1380

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) نحل / 53 (2) الکافی / 2 / 232

(3) وسائل الشیعه / 27 / 27 (4) من لا یحضره الفقیه / 4 / 379

خوان حکمت روزهای دوشنبه وپنج شنبه منتشر می شود 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( پنج شنبه 88/9/5 :: ساعت 10:53 عصر )

»» شاید این جمعه بیاید،شاید

نشانه‏ ظهور

روایات مختلفی از علایم ظهور حضرت مهدی (عج) وجود دارد که برخی از آنها مربوط به پیش از ظهور امام و برخی دیگر، حوادث عجیبی است که مربوط به زمان نزدیک به ظهور آن حضرت هستند. از روایات به دست آمده از ائمه معصومین علهیم‏السلام معلوم می‏شود که قبل از ظهور امام زمان (عج)، ظلم و ستم و گناه و بی‏دینی در سراسر جهان، حتی در جوامع اسلامی بیداد می‏کند. شراب خواری، رباخواری، قساوت، تقلب، ریاکاری و... همه جا را فرا می‏گیرد. فرزندان به پدران و مادران‏شان آزار می‏رسانند و احترام آنها را نگه نمی‏دارند. کوچک‏ترها به بزرگ‏ترها بی‏احترامی می‏کنند و بزرگ‏ترها به کوچک ترها رحم نمی‏کنند.

علایم دیگر ظهور امام زمان (عج)، شورش شخص ظالم و خیانت‏کاری به نام «سفیانی» است. او از نسل یزید، پسر معاویه و یکی از دشمنان اهل بیت‏علهیم‏السلام است که در شام قیام می‏کند و پس از تصرف پنج شهر، به سوی کوفه در عراق حرکت می‏کند و با سپاهیان خونخوارش به قتل و جنایت مردم می‏پردازد. سپاه امام زمان (عج) همه جا سایه به سایه، سفیانی را تعقیب می‏کنند، تا اینکه در بیت‏المقدس او را به هلاکت می‏رسانند.

وقتی ظهور امام زمان (عج) نزدیک می‏شود، قیام یکی از شیعیان به نام «سیدحسنی» در ناحیه دیلم و قزوین اتفاق می‏افتد. او مردی است که ادعای امامت نمی‏کند و خود را به دروغ امام زمان (عج) نمی‏نامد، بلکه مردی است خداجو و خداپرست که مردم را به دین اسلام و روش ائمه معصومین علهیم‏السلام دعوت می‏کند. او پیروان بسیاری پیدا می‏کند و همراه شیعیان دیگر تشکیل سپاه بزرگی را می‏دهد و از دیلم گرفته تا کوفه، ظلم و ستم را از بین می‏برند.

سید حسنی هنگامی که سپاهیانش در کوفه هستند، باخبر می‏شود که امام زمان (عج) با سپاهیانش به کوفه آمده است؛ به همین دلیل با لشکریان خود به ملاقات آن حضرت می‏رود و به جز گروهی، همه افراد سپاهش که حدود چهارصد هزار نفر هستند، با امام بیعت می‏کنند. امام زمان (عج) گروهی را که با ایشان بیعت نمی‏کنند، نصیحت می‏کند و برای آنها توضیح می‏دهد که کارهایش، سحر و جادو نیست و از معجزات خدای بلندمرتبه  است؛ اما آن گروه به سخنان امام توجهی نمی‏کنند و به همین دلیل امام دستور  قتل آنها را صادر می‏کند و سرانجام همگی آنها به فرمان امام کشته می‏شوند.

از نشانه‏های دیگر ظهور امام زمان (عج)، ندای آسمانی است. هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) فریاد بسیار رسایی از آسمان مکه شنیده می‏شود که نام همه امامان را تا حضرت مهدی (عج) معرفی می‏کند و این ندا از آیات الهی است. در این ندا به مردم توصیه می‏شود که با امام بیعت کنند تا هدایت شوند و با حکم او مخالفت نکنند؛ زیرا در این صورت گمراه می‏شوند.

قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) نیز، یک بار این ندا شنیده می‏شود. در آن هنگام از جانب خداوند برای اثبات حقانیت حضرت علی علیه‏السلام و شیعیان، نوای خوش آهنگی از آسمان با صدای رسا و بلند، به گوش می‏رسد که از نام پیامبر صلی‏الله علیه و‏آله وسلم و اصل و نسب آن حضرت گرفته تا مهدی موعود (عج) را بیان می‏کند. البته باید در نظر داشت که هیچ‏کس تاریخ دقیق ظهور آن حضرت را نمی‏‏داند و هر کس ادعای کشف آن را داشته باشد، دروغگو است. همچنان که روزی فردی به نام فضیل از امام باقر علیه‏السلام پرسید: «آیا برای ظهور امام زمان (عج)، تاریخ دقیقی معلوم می‏شود؟» امام سه بار فرمود: «تعیین کنندگان وقت دروغگو هستند.» 

وظایف مومنان در زمان غیبت

اکنون در زمان غیبت امام زمان (عج) ما می‏باید به وظایف زیر عمل نماییم:

- دستورات اسلام را اجرا کنیم و با امر به معروف و نهی از منکر مانع انجام رفتارهای زشت در میان مردم شویم.

- برای آنکه دین اسلام، محکم و استوار باقی بماند، این دعا را بخوانیم: یاالله یا رحمن یا رحیم. یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک

ای خدای بخشنده ی مهربان، ای دگرگون کننده قلب‏ها، دل مرا بر دین خود استوار نگه دار

- در زمان غیبت امام زمان (عج) علمای دین و ولی فقیه، نماینده امام زمان (عج) هستند و ما باید به آنها احترام بگذاریم و از ایشان اطاعت کنیم.

- برای سلامتی حضرت مهدی (عج) دعا کنیم و صدقه بدهیم.

- پیوسته نام حضرت را بر زبان بیاوریم و برای ایشان صلوات بفرستیم و از خداوند، ظهور ایشان را طلب کنیم. امام زمان (عج) می‏فرماید: «برای فرج من بسیار دعا کنید؛ چون گشایش کار شما در آن است.» 

- در روزهای جمعه، عید غدیر، عید فطر و عید قربان، دعای «ندبه» را بخوانیم و در فراق امام زمان (عج) اشک بریزیم.

- هر گاه نام حضرت را می‏شنویم، به احترامش از جا بلند شویم و بایستیم.

- هر دعایی که می‏خوانیم، حضرت مهدی موعود (عج) را در نظر داشته باشیم.

- در گرفتاری‏ها وکارهای مهم به امام زمان(عج) توسل کنیم و از آن حضرت یاری بخواهیم.

- در صورت امکان به مسجد جمکران در شهر قم برویم و نماز امام زمان (عج) را در آنجا بخوانیم.

- بهترین کار برای مومن آن است که ثواب کارهای خود همچون تلاوت قرآن، زیارت حج عمره، طواف خانه خدا، زیارت حرم امامان و... را به امام زمان (عج) هدیه کند.

منتظر ظهور حضرت مهدی (عج) باشیم. حضرت علی علیه‏السلام درباره غیبت حضرت مهدی‏(عج) فرموده‏اند: «انتظار ظهور مهدی بالاترین عبادت است

امام غایب علیه‏السلام در روایات به خورشید پشت ابر تشبیه شده است. سلیمان اعمش از حضرت امام صادق علیه‏السلام پرسید: «چگونه مردم از حجّت خدا که غایب است استفاده می‏کنند؟»

امام فرمود: «همان‏طوری که از خورشید پشت ابر استفاده می‏کنند.» 

جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر اسلام صلی‏الله علیه و‏آله وسلم سوال کرد: «آیا شیعیان در زمان غیبت از امام غایب نفعی می‏برند؟»

رسول خدا صلی‏الله علیه و‏آله وسلم فرمودند: «آری! سوگند به خدایی که مرا به نبوّت مبعوث کرده است، آنان به نور او روشنی می‏گیرند و به وسیله‏ی ولایتش نفع می‏برند. مانند سود بردن خورشید، هر چند ابرها خورشید را پوشانده باشند.» 

فضیل از حضرت امام باقر علیه‏السلام پرسید: «آیا برای قیام صاحب‏الامر وقتی تعیین می‏شود؟»

امام سه بار تکرار فرمودند: «تعیین کنندگان وقت برای ظهورش دروغگو هستند.» 

خدایا! برای ولیت حجّت بن الحسن که درودت در این ساعت و در هر ساعت بر او و بر پدران او باد، سرپرست و نگه‏دار و پیشوا و یار و راهنما و دیده‏بان باش تا او را در زمین خودت به رغبت ساکن نمایی. و او را در مدت طولانی بهره‏دهی.

 

مهدی مراد حاصل

برگرفته از کتاب: گذری بر زندگی چهارده معصوم(علیه‏السلام)

تنظیم : بخش کودک و نوجوان

********************************************

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قرآن اموز ( پنج شنبه 88/9/5 :: ساعت 10:53 عصر )

<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ختم قرآن در یک ماه
ادامه
ادامه
موضوع: قرآن و مدعیان دروغگو
اعراف کجاست؟ اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟
چند ذکر مفید!
میخواهم به دنیا بازگردم!
آماری از تعداد تکرار لغات قرآن
سادات باید قدر خویش را بدانندn
پاک کننده ترین شوینده گناه
نشانه های فرد عاقل
شیعه در جهنم نمی سوزد!
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 6
>> بازدید دیروز: 15
>> مجموع بازدیدها: 96707
» درباره من

امام زمان

» پیوندهای روزانه

رمضانیه [25]
داستان های بحار الانوار [24]
گلستان سعدی [49]
م‍وذن [37]
قرآن مشکات [128]
مکه همراه [128]
نوحه اگه منو رها کنی [41]
کتاب غرر الحکم و درر الکلم [93]
کتاب الکترونیکی توصیه های امام زمان [15]
نهج البلاغه [99]
مفاتیح الجنان (کتاب باقبات الصالحات) [97]
زیارت حضرت رقیه (س) [73]
زیارت حضرت عباس (ع) [74]
زیارت عاشورا [85]
زیارت آل یس (امام زمان عج) [80]
[آرشیو(24)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
از[2] . قرآن[2] . یک[2] . یکصد و پنجاه . کجاست؟ . آماری . قرآن کریم . قرآن کریم » . قرآن و احادیث . قرض الحسنه . کریم . گناه . لغات . موضوع از . نکته . نکته از . هزار . هزار و . و . اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟ . اعراف . با نگاهی به . بدون محدودیت . تعداد . تکرار . دانلود نرم افزار مجانی . در قرآن . راه . رشد . سؤالی درباره ی قرآن . سخن روز . سیره پیامبر . شناسی .
» آرشیو مطالب
پاییز 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
پاییز 1388
زمستان 1388
زمستان 88

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
آخرین روز دنیا
اسپایکا
مرکز آموزشی نرم افزار ها به زبان پارسی

مذهب عشق
پایگاه مقاومت بسیج شهید کلاهدوز ( باقرشهر )
فقط رئال مادرید
مذهبی
مقالات قرآنی دانشجویان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد
هر چی که بخواهی هست
سرای حقیقت
امیر
قالب های پارسی بلاگ
انتخاب
آخرین منجی
مرکز دانلود رایگان free Download فروش بهترین نرم افزار و برنامها
جواب تبیان
دانلود

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب